«دیدگاه» بیانگر نظریات صاحبنظران است و آماجنیوز در این مورد «پالیسی توازن» را دنبال میکند و از دیدگاه تمامی طرفها استقبال و نشر میکند.
در این روزها استفاده از فضای «اسپیس توییتر» جهت شریک ساختن دیدگاههای سیاسی میان شهروندان و سیاستگران بیشتر شده است. فضایکه گاهی به دلیل داغشدن مسایل، به موضوعات قومی افغانستان نیز کشانیده میشود.
آنچهکه در این فضا بیشتر گیچکننده است موضعگیری افرادی است که خود تا دیروز از «نعمت دامن حلقه جمهوریت اشرف غنی» استفاده میکردند، اما امروز در لندن و اُسلو نشسته به لابیگران طالبان تبدیل شدهاند.
اگر چه باری یکی از فعالان رسانهیی طالبان در واکنش تُند به «عشق یکطرفه» این حامیان دو آتشه گفته بود که طالبان به حمایت اینها نیاز ندارند و آنها «کثافتهای جامعه» اند.
اما چهگونگی حمایت و لابیگری برخی از این «غربنشینهای فراری» از رژیمی که شماری از آنها خود از ترس فرار کرده و برخی طالبان نیز آنها را «نه مسلمان میداند و نه افغان» جلب توجه میکند و پرسشی خلق میکند که چه وجوه مشترک بین اینها وجود دارد که در دامن «جمهوریت» پرورش یافتند و حالا میخواهند به دل «امارت» شیرین شوند. پاسخ خالی از دو گزینه نیست، فرصتطلبی سیاسی – اقتصادی و یا پیوند قومی.
اما در آخرین مورد، برخی از این چهرههای «غربنشین طالبنما» گفتمانی را در «اسپیس توییتر» با این پرسش که طالبان چه کنند تا به رسمیت شناخته شوند؟ راه انداخته بودند که در آن شماری بهعنوان شنونده و افرادی هم بهعنوان سخنران حضور یافته بودند، اما گفتمان ظاهرأ سیاسی – دموکراتیک زمانی برهم خورد که فضا در اختیار مرضیه حمیدی، مدالآور تکواندوی افغانستان قرار گرفت و او هم بدون رودربایستی نقاب از چهره برخیها برداشت و با سخنان تُند به لابیگران تاخت. مرضیه حمیدی که مدالآور رشته ورزش تکواندو است و اکنون از ترس طالبان به خارج پناه بُرده گفت: «در این فضا طالبان خیلی زیادی هستند، اما شما گروهکهای تروریستی هیچوقت نمیتوانید به رسمیت شناخته شوید و هیچوقت هم نمیتوانید حاکم مردم افغانستان شوید.»
سخنان مرضیه حمیدی تازه آغاز شده بود که برنامهریزان غربنشین، صدای او را قطع و از جمع سخنرانان حذف کردند. اما بانو حمیدی بار دیگر با نشر صدایش در توییتر گفت: «در اسپیس گفتم تروریست را کسی به رسمیت نمیشناسد، اسپیس را منفجر کردند.»
اما باید گفت که پس از سقوط افغانستان بهدست طالبان ممکن حامیان و مخالفان آنها از هر طیف مردم باشند، اما در مورد این لابیگران «غربنشین و غربنما» که با خانوادههای شان در لندن، اُسلو و سایر پایتختهای کشور های غربی زندگی میکنند، هنوز این پرسش اساسی پاسخ نیافته است، چه وجوه مشترک آنها را با طالبان پیوند زده است؟