رُخ دیگر بازشدن مکتب‌ها و دانش‌گاه‌ها به‌روی دختران؛ کی درس می‌دهد و چه درس می‌دهد؟

توسط Aamaj News

پس از این‌که افغانستان به‌دست طالبان سقوط کرد، یکی ازبخش‌های که به گونه‌ی جدی صدمه دید، ساختار آموزشی کشور بود. دانش‌گاه‌ها و مکتب‌ها بسته شدند و زیر عنوان «تطبیق شریعت اسلامی»، محدودیت‌های جدی بر دختران دانش‌جو و دانش‌آموز وضع شد؛ چیزی‌که سبب شد تا هزاران دختر از رفتن به مکتب‌ها ودانش‌گاه‌ها محروم شوند. اکنون اما عبدالباقی حقانی، سرپرست وزارت تحصیلات عالی حکومت طالبان گفته که درس‌های دانش‌گاه‌های دولتی در ساحات گرم‌سیر به تاریخ ۱۳ دلو و در مناطق سردسیر به تاریخ ۷ حوت شروع می‌شود. آقای حقانی اما در مورد چی‌گونگی حضور دانش‌جویان دختر در دانش‌گاه‌های کشور، چیزی نگفته است.

این گفته‌های سرپرست وزارت تحصیلات عالی طالبان، واکنش‌های را نیز به همراه داشته است. هیأت معاونت سازمان ملل در افغانستان یا یوناما، از تصمیم طالبان مبنی بر گشایش دانش‌گاه‌های کشور، استقبال کرده، اما تاکید کرده که دست‌رسی مساویانه به تعلیم و تربیه حایز اهمیت است.

با این حال، شماری از استادان دانش‌گاه‌ها می‌گویند که طالبان پیش از این‌که به فکر بازکردن دانش‌گاه‌ها باشند، باید نظام ازهم پاشیده‌ی تحصیلی کشور را احیا کنند.

یعقوب یسنا، استاد دانش‌گاه به آماج می‌گوید که شروع درس در نهادهای آموزشی کشور، معنای ندارد، زیرا اکنون همه چیز ازهم پاشیده و حتا خطر فروپاشی نظام تحصیلی کشور متصور است. آقای یسنا تاکید می‌کند که تصفیه‌ی قومی و مذهبی در دانش‌گاه‌های کشور بیداد می‌کند‌، چیزی‌که سبب شده تا آقای یسنا از سمت‌اش هم‌چون استاد دانش‌گاه البیرونی کاپیسا کنار برود.

از سوی دیگر، با آن‌که دانش‌گاه کندهار به‌روی دانش‌جویان بازشده است، اما هیچ دختری دیروز، در صنف‌های درسی این دانش‌گاه حضور نداشته است. چیزی که نگرانی‌های جدی را به وجود آورده است.

سمیه، دانش‌جوی یکی از دانشگاه‌های کشور می‌گوید، پیش از این ۸۰ دانش‌جو در صنف‌شان درس می‌خواند، اما دیروز ۳۵ دانش‌جو در صنف درسی حاضر بوده و دانش‌جویان هم علاقه‌ای به تداوم تحصیل ندارند.

بانو سمیه می‌افزاید: «درس خواندن در افغانستان بی‌فایده است، زیرا هرقدر درس بخوانی، سرانجام به جایی نمی‌رسی و مدیریت همه چیز به دست ملاهای افراطی سپرده شده است.»
بانو سمیه، فقر، تنگ‌دستی و محدودیت‌های سخت‌گیرانه‌‌ی طالبان را عامل دیگری دل‌سری دانش‌جویان از درس می‌داند.

رحیم فرامرز، دانش‌آموز یکی از نهادهای آموزشی خصوصی در مزارشریف، می‌گوید که انگیزه‌ای برای ادامه دادن درس ندارد. آقای فرامرز از عمل‌کرد طالبان انتقاد کرده تصریح می‌کند که طالبان همه چیز را برمبنای ریش‌داری و بی‌ریشی، سنجش می‌کنند و نزد طالبان درس‌خوان و بی‌سواد فرقی ندارد.

آقای فرامرز می‌افزاید که اکثر هم‌صنفی‌هایش به کشورهای خارجی یا به‌گونه‌ی قانونی و یا هم به‌شکل قاچاقی رفته‌اند و از ۶۰ صنفی‌اش، کم‌تر از ۲۰ نفر باقی‌مانده است.

شکیب احمد، دانش‌جوی سال اخیر دانش‌کده‌ی خبرنگاری، دانش‌گاه کابل نیز می‌گوید که پیش از سقوط نظام «عاشق رشته‌ی خبرنگاری» بود‌، اما پس از تسلط طالبان، دیگر نمی‌خواهد حتی به دانش‌گاه برود. او می‌افزاید: «طالبان در پی سرکوب خبرنگاران و رسانه‌ها هستند، دیگر علاقه‌ای به خبرنگار شدن ندارم.»

تبعیض و برخورد قومی، دیدگاه زن‌ستیزانه در دانش‌گاه‌ها، بی‌انگیزه‌گی دانش‌جویان و ابهام درمورد نصاب درسی، همه‌ی مشکلات نیست؛ عدم پرداخت حقوق آموزگاران از سوی طالبان و فرار استادان دانش‌گاه‌ها و مکتب‌ها از چالش‌های دیگری است که سبب لرزش پیکره‌ی نظام آموزشی در کشور شده است.

این در حالی‌است که شکیبا، یکی از آموزگاران مکتب در شهر مزارشریف شکایت نموده و می‌گوید که پنج ماه می‌شود معاش دریافت نکرده و با فقر شدید دست‌وپنچه نرم می‌کند.

طالبان در حالی از شروع درس‌های نهادهای اکادمیک در مناطق گرم‌سیر‌ و سردسیر کشور خبر می‌دهند که براساس گزارش‌ها بیش‌تر از ۲۲۰ استاد دانش‌گاه تنها ازسه ولایت؛ کابل، هرات و مزارشریف، پس از تسلط طالبان کشور را ترک کرده‌اند.

با این همه؛ پرسش اصلی این‌جاست که با شروع مجدد دانش‌گاه‌ها، کی درس می‌دهد و چه درس می‌دهد؟

پست‌های مرتبط

نظر بگذارید