پس از یازده ماه از حاکمیت طالبان، پژوهش آماج نشان میدهد که ۸۲.۷ درصد کابینه پشتون و ۹۶.۵ درصد طالب اند، براساس این پژوهش ۸۲.۳ درصد والیان پشتون و ۱۰۰ درصد طالب اند. هزارهها و زنان غایب.
در کابینهی طالبان ۶.۸ درصد تاجیک، ۶.۸ درصد اُزبیک و ۳.۴ درصد نورستانی شامل اند.

طالبان در ۲۴ اسد سال ۱۴۰۰ خورشیدی قدرت را در کابل بهدست گرفتند و اکنون یازده ماه از حاکمیت شان در کشور میگذرد. آیا طالبان در این یازده ماه دستآورد مثبتی در راستای ایجاد دولت فراگیر داشتهاند؟ آیا آنها موفق خواهند شد در عرصه ملی و بینالمللی مشروعیتی برای خودشان دست و پا کنند؟ و آیا میتوان انتظار آیندهی روشن را داشت؟
در این گزارش بُعدهای مختلف اجتماعی و سیاسی دولت طالبان در یازده ماه حاکمیت شان مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است.
ادامه معضل مشروعیت طالبان
بزرگترین مشکل حکومت طالبان در این یازده ماه کماکان معضل مشروعیت داخلی و خارجی است. طالبان پس از یازده ماه هنوز موفق به کسب مشروعیت از سوی سازمانهای بینالمللی و کشورهای خارجی نشدهاند. این در حالیست که آنها رفته رفته در درون افغانستان نیز با مشکلهای کلان اجتماعی سردچار بوده و مقبولیت شان را حتا در میان طرفداران خود شان نیز از دست دادهاند. فعالیتهای جبهههای ضد طالبان و از سوی دیگر مخالفتهای درونی خود طالبان و زدوخوردهای قومی و سمتی از مشکلهای عمدهی سر راه حکومت طالبان بهحساب میآید.
در دهمین ماه حکومت شان، طالبان گردهمایی بزرگ علمای شان را در تالار لوی جرگه برگزار کردند که این یگانه تلاش آنها برای کسب مشروعیت حکومت شان بود. از آنجا که طالبان هیچ باوری به رأی شهروندان ندارند و گویا مشروعیت خودشان را از دین میگیرند؛ این اقدام حد اقل مشروعیت آنها را در میان گروههای دینی مستحکمتر میسازد؛ اما از واکنشهای داخلی و خارجی در مقابل این نشست علمای طالبان بر میآید که مردم افغانستان از این اقدام طالبان چندان راضی بهنظر نمیرسند و آنرا تنها یک اقدام نمادین و استفاده ابزاری از دین برای کسب مشروعیت سیاسی میدانند.
در حالیکه طالبان از آغاز حکومت شان تا کنون همواره بر حذف چهرههای غیرپشتون از بدنه حکومت کوشیدهاند؛ اما کشورهای همسایه و جهان همچنان بر مواضع خود برای ایجا یک حکومت همهشمول در افغانستان تأکید دارند.
پسا یازده ماه حاکمیت، طالبان در بُعد داخلی نیز با مشکل جدی مشروعیت مواجهاند. در کنار تشدید مقاومتهای شدید در پنجشیر، اندراب، کاپیسا و برخی از ولایتهای دیگر مانند سرپل، در مقابل طالبان، برخی فرماندهان نامدار آنها شمال نیز خاطرخوشی از حاکمیت طالبان ندارند. مولوی مهدی، یگانه فرماندهی مشهور هزارهتبار طالبان اکنون در مقابل این گروه مصروف آمادهشدن برای نبرد است. مولوی مهدی که بنابر عدم توجه طالبان به شیعه مذهبان افغانستان ازبدنه حکومت طالبان جدا شده بود، اکنون در کوهپایههای بلخاب مصروف صفآرایی در برابر طالبان است. در تازهترین تصویر منتشر شده از مجاهد، او را با جمعی از همراهانش نشان میداد که طاهر زهیر، والی پیشین ولایت بامیان نیز نشسته بود.
قبل از این نیز فرماندهان اُزبیکتبار طالبان از سوی حکومت طالبان برکنار شده بودند که باعث ایجاد تنشهایی در سمت شمال شده بود. فرماندهان تاجیکتبار به حاشیه رانده شده و دیگر از فرماندهان مشهور اوزبیکتبار «فاتحان شمال» نیز خبری نیست.
به همین ترتیب طالبان در یازده ماه گذشته نشان دادند که برخلاف آنچه ادعا میکردند، موفق به تحکیم حاکمیت سراسری در افغانستان نشدهاند. سرقتهای مسلحانه، اخاذیها و قتلهای مرموز و مجهول در گوشه و کنار افغانستان همه روزه صورت میگیرد و این نشان میدهد که طالبان در تأمین امنیت کشور ناکام ماندهاند.
یگانه تلاش آنها در رستای همدیگرپذیری ایجاد کمیسیون تماس بود که آن هم بنابر آوردن برخی چهرههای بدنام و به شدت قومگرا مورد انتقاد مردم قرار گرفت. کمیسیون تماس طالبان تا حال موفق شده تا امان غالب، رییس پیشین شرکت برشنا، فاروق وردک، وزیر پیشین دولت در امور پارلمانی، دولت وزیری، سخنگوی وزارت دفاع دولت پیشین، امین ارسلان، وزیر مالیه در حکومت پیشین، نظامالدین قیصاری، یکتن از فرماندهان مردمی اُبیک تبار در شمال افغانستان و کمال ناصر اصولی، عضو مجلس نمایندگان در دولت پیشین را به افغانستان بیاورند.
اما این اقدامها تا حال نتوانسته است برای طالبان مشروعیت داخلی یا خارجی بهبار بیاورد.
روابط خارجی در حکومت طالبان
با وجودیکه طالبان تلاش ادعای تلاش برای ایجاد رابطه نیک با جهان را دارند ولی برخورد آنها در امورات داخلی باعث نگرانیهای در سطح خارجی و بینالمللی نیز شده است. نگرانیهای جهان از تبدیلشدن افغانستان به خاستگاه تروریستان بینالمللی و عدم رعایت قوانین حقوق بشری از سوی طالبان پس از یازده ماه حکومت آنها کماکان باقی است.
احمد مسعود، رهبر جبهه مقاومت ملی افغانستان به تازهگی در گفتوگو با بیبیسی فارسی یکبار دیگر به کشورهای همسایه و جهان را از رشد تروریسم مذهبی در داخل خاک افغانستان هشدارد داد.
رشد گروه داعش در خاک افغانستان از نگرانیهای جدی کشورهای همسایه و جهان است که طالبان هنوز موفق به کنترول آن نشدهاند. داعش هم اکنون حملههای را در افغانستان به عهده میگیرد و چندی قبل در حمله به تالار لویه جرگه پرچم این گروه از نزد مهاجمان دریافت شد. طبق گزارشها در برخی نقاط از افغانستان، جنگجویان طالبان که خاطرخوشی از حاکمیت طالبان ندارند و نظامیان دولت سابق، که احساس امنیت در کشور تحت ادارهی طالبان نمیکنند، به استخدام گروه داعش درآمدهاند.
سازمان دیدهبان حقوق بشر گزارش داده است که طالبان خودسرانه تعداد زیاد مردم را به اتهام ارتباط با داعش شکنجه کرده و به قتل رساندهاند. طبق این گزارش، باشندگان ولایتهای کنر و ننگرهار بیش از صد جسد را در کانالهای آب دریافتهاند که طالبان آنها را به ظن داعشیبودن کُشتهاند.
امریکا و کشورهای اروپایی هنوز تصمیم جدی در قبال حکومت طالبان نگرفتهاند و گویا در دو راههی ابهام و تردید بهسر میبرند. پس از تغییر حکومت در پاکستان اکنون صداهای بلند مشروعیتطلبی طالبان از سوی سران دولتی پاکستان نیز قطع شده است.
ظاهرأ یگانه حامی جدی طالبان چین است که در طول این یازده ماه همیشه در کنار آنان بوده است. مذاکرات نمایندگان چین و روسیه درمورد افغانستان، گمانهزنیها را برای یک ائتلاف منطقهای برای قبولی حکومت طالبان بیشتر ساخته است.
اما احمد مسعود در گفتوگوی اخیرش با بیبیسی فارسی عدم مقبولیت طالبان از سوی کشورهای خارجی را دستآورد جبهه مقاومت ملی عنوان کرده و ضمن سپاسگذاری از کشورهای جهان، آنها را از رشد تروریسم بینالمللی در درون حکومت طالبان هشدار داد.
نوار صوتی منسوب به ملا هبتالله آخند زاده، رهبر طالبان که در شورای بزرگ علما طالبان در تالار لویه جرگه صحبت میکند نشان میدهد که او خطاب به حاضرین میگوید که هیچ نوع تعاملی با کشورهای خارجی ننموده و برای دین اسلام با کشورهای حامی کفر همیشه در جنگ خواهند بود.
طالبان و کُشتارهای خودسرانه غیرنظامیان
دیدهبان حقوق بشر همواره طی گزارشهایی از کُشتارهای خودسرانه طالبان و ظلم شان بر غیرنظامیان در پنجشیر، اندراب و سایر نقاط افغانستان ابراز نگرانی کرده است. با وجودی که مقامهای طالبان همیشه این ادعاها را رد میکنند؛ اما گزراشها میرساند که طالبان افراد ملکی را به اتهام همکاری با جبهه مقاومت و حتا گاهی بهجرم تاجیکبودن شکنجه کرده و تیرباران میکنند.
در یک ماه اخیر قتلهای مرموز عالمان دین نیز در چند مورد مشاهده شد که مولوی عبدالقدوس یکتن از افراد نزدیک به طالبان که در این اواخر مخالف سیاست طالبان سخن میگفت و سردار ولی ثاقب، رییس علمای سلفی افغانستان در تازهترین مورد به قتل رسیدهاند. طبق ادعاهای منابع محلی، طالبان علمای دینی را که از آنها حمایت نکنند از میان میبرند.
وضعیت اسفناک اقتصادی کشور تحت اداره طالبان
فقر، بیکاری و چرخه ضعیف اقتصادی کشور از بحرانهای جدی حکومت طالبان است. پسا یازده ماه حکومت طالبان هنوز دغدغه اصلی مردم داشتن لقمه نانی برای زنده ماندن است. آمار فقر و بیکاری بهشکل بیپیشینهای رشد کرده و اکثریت مطلق جمعیت افغانستان از بیکاری رنج میبرند. چرخه ضعیف اقتصادی کشور باعث ایجاد ناامنیهای بیشماری در افغانستان شده است. فلجبودن سیستم صادرات و واردات و ناتوانی طالبان در ایجاد زمینهکار برای مردم روزتا روز وضعیت زندگی در افغانستان را دشوارتر میسازد.
نبود سیستم منظم بازرگانی با کشورهای بیرونی، نبود برنامهها توسعهای و اقتصادی، ناتوانی طالبان در حمایت از کشاورزان، مالداران و کسبه کاران و عدم درآمد ماهانه مردم باعث شده تا اکثر افغانان دست به فرار از کشور زده و امید برای یک زندگی در افغانستان را از سر بیرون کنند.
ادامه تعصبات قومی، زبانی و مذهبی
طالبان که از آغاز حکومت شان تا این دم که یازده ماه میگذرد همواره بنابر علایق قومی و سمتی رفتار کردهاند. اینک پسا یازده ماه، این معضل روز بروز بیشتر و جدیتر میشود. حتی قبیلهگرایی میان پشتونها نیز اوج گرفته است. پژوهش آماج نشان میدهد که اکثریت مقامها در حکومت طالبان را پشتونها تشکیل داده و قومهای غیر پشتون در بدنه حکومت طالبان هیچ قدرت و صلاحیتی ندارند. طالبان همیشه کوشیدهاند تا فرماندهان و سران سیاسی غیرپشتون را خلع سلاح کرده و از بدنه اصلی حکومت شان کنار بزنند.
ظلم، شکنجه و قتلهای خودسرانه تحت نام قوم، زبان و مذهب روزانه در افغانستان جریان دارد. کُشتار غیرنظامیان در بلخاب پس از برخود با مولوی مهدی نشان دهنده عدم باور این طالبان به حق مدنی انسانی است. نبود هیچ چهرهی مطرح از میان اقوام دیگر در بدنه حکومت طالبان باعث شده است تا جنگجویان در رفتارهای نژادپرستانه شان در مقابل اقوام دیگر هیچ فشاری از حکومت مرکزی احساس نکنند.
برکناری مولوی مهدی مجاهد، یگانه فرمانده هزارهتبار آنان از بدنه حکومت و برکناری قاری صلاحالدین ایوبی، از قول اردوی ۲۰۳ منصور و خلع سلاحکردن مخدوم عالم و خانهنشین ساختن مولوی عطاالله عمری که همه از فرماندهان اُزبیکتبار طالبان بودند، نشاندهندهی برخوردهای قومی و زبانی طالبان با عضوهای غیرپشتون شان است.
از سوی هم بازداشت و شکنجه شهروندان پنجشیری بهجرم همکاری با جبهه مقاومت ملی در ماههای اخیر بیشتر شده است. طبق معلومات آماج از منابع محلی؛ طالبان در شاهراههای عمومی تلفن همراه پنجشیریان را بررسی کرده و در صورت دریافت شماره تماس یکی از اعضای جبهه مقاومت یا عضویت در یکی از گروپهای مجازی پنجشیریان، آنها را مورد شکنجه قرار میدهند.
از سوی دیگر فردهای وابسته به طالبان در شهرهای بلخ، بدخشان و تخار به آزار و اذیت اقوام غیرپشتون دستزده و گاهی زندگی روزمره شهروندان را مختل میسازند.
حقوق زنان، فعالین مدنی و رسانهها در حکومت طالبان
در طول این یازده ماه دیده شد که طالبان برخورد کینهتوزانه با زنان، فعالان مدنی، رسانهها و خبرنگاران دارند. طالبان در این مدت نشان دادند که هیچ باوری به حق و حقوق زنان ندارند. آنها برخلاف روزهای اول حاکمیت شان، در این اواخر به قید و قیودات تازه در برابر زنان در افغانستان پرداختهاند. پس از یازده ماه حاکمیت طالبان هنوز در بسیاری از شهرهای افغانستان مکتبهای دخترانه بسته است؛ مجریان زن در برنامههای تلویزیونی صورتهایشان را میبندند و زنان حق سفر بدون محرم را در سفرهای بین شهری و خارجی ندارند.
طالبان در شورای علمای دینی شان در تالار لوی جرگه هیچ سهمی به زنان ندادند. حتا تعدادی از سران طالبان بدین باور اند که مردان چون پسران همین زنان هستند پس در چنین جلساتی میتوانند نمایندگی از زنان کنند.
در نتیجه طالبان در مدت یازده ماه حاکمیت شان موفق نشدهاند هنوز ابتداییترین حقوق شهروندان افغانستان را تأمین کرده و برای حکومت خودشان نیز مشروعیتی کمایی کنند. طالبان با اتکا به روایت افراطی از دین هیچ حق و حقوقی برای زنان، فعالان مدنی، رسانهیی و مخالفان مذهبی خودشان قایل نیستند.
جنگجویان طالب با شدت و خشم تمام با مردم افغانستان رویه کرده و پس از یازده ماه حاکمیت، ظلم، ستم، فقر، شکنجه و بیعدالتی در همه شهرهای افغانستان جاریست.
پسا یازده ماه حاکمیت طالبان آگاهان میگویند آنها موفق نخواهند شد اداره امور کشور را بدین ترتیب تا سالیان دراز بهدست داشته باشند. از یک جهت ناکامی در حکومتداری و از طرف دیگر روشن نبودن آیندهی انتقال قدرت از ابهامات آینده حاکمیت طالبان به شمار میرود.
1 نظر
I very delighted to find this internet site on bing just what I was searching for as well saved to fav