با گذشت بیش از هشت ماه از تصرف افغانستان از سوی طالبان، رهبران این گروه ظاهرأ بهجای کسب مشروعیت داخلی و مردمی بهدنبال مشروعیت جهانی برآمدهاند، اما برخلاف دور اول حاکمیت شان بر افغانستان، تاکنون هیچ کشوری آنها را بهرسمیت نشناختهاست. با این وجود هم برخی کشورها براساس رابطه گذشته، دشمنی و رقابت با غرب و منافع آینده، دیپلماتهای طالبان را پذیرفتهاند.
در دور نخست حاکمیت طالبان بر افغانستان، پاکستان، عربستان سعودی و امارات متحدهی عربی از جمله کشورهای بودند که طالبان را بهرسمیت شناختند. اما غرب هیچگاه آنها را بهرسمیت نشناخت و تا سقوط رژیم شان در ۲۰۰۱ کرسی سازمان ملل تحت حاکمیت برهانالدین ربانی رسمیت داشت.
با وجود اینکه براساس تفاهم طالبان با امریکاییها در دوحه، انتظار میرفت که ساختار حکومت توافقی در افغانستان شکل گرفته و رسمیت جهان را با خود داشته باشد، اما فرار اشرف غنی و عدم تحقق «همهشمول بودن» و عملکرد طالبان پس از به قدرت رسیدن شان مانع براین شد که کشورهای جهان از جمله ایالات متحدهی امریکا و غرب طالبان را بهرسمیت نشناسد.
اما طالبان با چند رویکردی بهدنبال کسب مشروعیت جهانی شدند که تاکنون نتیجه نداده است.
لابیگری آشکار عمران خان و پاکستان، سیاست همسو و متفاوتتر از دور قبل از سوی طالبان (دستکم در روزهای نخست حاکمیت بر افغانستان) و در آخرین مورد هم نزدیکی به دشمنان و رقیبان امریکا و غرب، ظاهرأ کارساز واقع نشد و تاکنون هیچ چراغی سبزی برای بهرسمیتشناسی طالبان روشن نشده است.
اما چرا پذیرش طالبان از سوی جهان بهویژه غرب مهم است؟
طالبان بدون کسب مشروعیت داخلی و جهانی نمیتوانند آیندهی موجودیت را تثبیت کنند. زیرا از یک جهت بدون همکاری و کمک مستقیم اقتصادی جهان ادامه حکومتداری ناممکن میشود و از سوی دیگر گروههای دشمن و رقیب، طالبان را برای کسب قدرت از راه زور ترغیب میکنند. بهخاطریکه با نبود مشروعیت داخلی و جهانی، طالبان به یک گروهی میمانند که به زور قدرت را تصاح کردهاند و دیگران نیز به همین روش متوصل خواهند شد.
اما چرا پنج کشور دیپلماتهای طالبان را پذیرفتهاند؟
پاکستان:
اسلامآباد که در دور اول رژیم طالبان را بهرسمیت شناخته بود و در بیست سال گذشته نیز به آنها پناه داد، اما باوجود لابیگری عمران خان و شاه محمود قریشی، رژیم طالبان از سوی اسلامآباد اکنون بهرسمیت شناخته نشده است، اما براساس منافع درازمدت و موجودیت حتی خانوادههای برخی رهبران طالبان در پاکستان، اینکشور دیپلمات طالبان را بهعنوان سرپرست سفارت افغانستان پذیرفته است.
ایران:
جمهوری اسلامی ایران برخلاف دور قبل که رابطه خصمانهی با طالبان داشت، اینبار در جهت مخالف رقیب منطقهییاش یعنی عربستان سعودی حرکت کرده و رابطه نزدیکی با طالبان ایجاد کرده است.
ایران با موجودیت امریکا در همسایهگیاش احساس خوبی نداشت و به همین دلیل بود که هرازگاهی از حمایت طالبان از سوی ایران و حتی ایجاد «شورای مشهد» سخن زده میشد. موضوعیکه به کرات از سوی تهران رد شده بود.
اما در تازهترین مورد، با آنکه جمهوری اسلامی پذیرش چند دیپلمات طالب را به معنی بهرسمیت شناختن رژیم آنها نمیداند، اما ظاهرأ با رویکرد منفعت محور و با حرکت در خط سیاسی چین و روسیه، جمهوری اسلامی چراغ سبز رابطه دوستی را با طالبان روشن کرده است. اما با توجه به ذهنیت «ضد شیعی» برخی رهبران، فرماندهان و جنگجویان طالب، معلوم نیست که این یارانه تا چه زمانی دوام خواهد یافت. جمهوری اسلامی ایران در دور قبل از جبههی مقاومت ضد طالبان به رهبری احمد شاه مسعود حمایت میکرد.
سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه ایران میگوید که پذیرفتن دیپلماتهای طالبان ربطی به شناسایی و موضوعات دیگر ندارد و صرف با این هدف است که کارهای سفارتخانه نخوابد. او تأکید کرده که مسیر شناسایی مسیر دیگری است؛ «شناسایی مسیری است که هیأت حاکمه سرپرستی افغانستان باید با اقدام مسوولانه بهدست بیآورد.»
روسیه:
مسکو در دور قبل رژیم طالبان در افغانستان، رابطه نزدیکی با آنان نداشت و جبههی مقاومت بهعنوان متحد روسیه شناخته شده و حمایت میشد. اما اینبار به دلیل نزدیکی فرماندهان ضد طالبان با امریکا و غرب، کرملین سیاست دوستی با طالب را در پیش گرفته است و حتی از سالهای دور از حمایت اینکشور از طالبان سخن زده میشود. حتی باری گزارشی نشر شد که روسیه برای کُشتن سربازان امریکایی در افغانستان، به فرماندهان طالب پول میدهد. موضوعیکه مسکو آن را رد کرده بود. روسیه اکنون دیپلمات طالبان را پذیرفته است.
چین:
بیجینگ براساس استراتیژی امنیت ایالات متحدهی امریکا، بهعنوان دشمن استراتیژیک اینکشور به شمار میرود، شاید هم یکی از دلایل عمده حمایت اینکشور و پذیرش دیپلمات طالبان در بیجنگ همین موضوع به شمار میرفت. اما چینیها براساس دشمنی با امریکاییها از سالهای دور رابطه نزدیک با طالبان ایجاد کرده بودند. ترس چین از شورشیان اویغور در نزدیکی مرز افغانستان، برادری چین با پاکستان و نیاز بیجنگ به معادن افغانستان، از دلیل دیگر حمایت اینکشور از طالبان به حساب میرود.
ترکمنستان:
عشقآباد بهعنوان یکی از بستهترین کشورهای جهان، چه در دور قبلی حاکمیت طالبان و چه هم در حال حاضر، رابطه دوستانهی با آنها ایجاد کرده است. اگرچه ترکمنستان سیاست بیطرفی اعلام کرده است، اما ریشه نزدیکی رابطه با طالبان از سالهای دور و ترس این کشور از گسترش افراطیت، باعث نزدیکی عشقآباد با طالبان شده است.
آیا پذیرش دیپلمات «درد طالبان» را دوا میکند؟
با آنکه طالبان وضع موجود را به معنی «رسمیت شناسی خموشانه» و یک موفقیت دیپلماتیک میپندارند، اما به نظر نمیرسد که بدون اجماع منطقهیی و جهانی، وضع موجود بتواند «درد طالبان» را درمان کند. زیرا دوام رژیم طالبان بدون حمایت مالی و سیاسی غرب مشکل به نظر میرسد.
در نهایت به نظر میرسد که طالبان آنقدر غرق خیال مشروعیت بیرونی شدهاند، که کسب مشروعیت داخلی را فراموش کردهاند. طالبان باید پیش از کسب هرگونه مشروعیت بیرونی بهدنبال مشروعیت داخلی بگردند. در غیرآن به نظر میرسد که درد بیدرمان و ره هم ترکستان میشود.
8 نظرات
Excellent article! We will be linking to this particularly great article on our website. Keep up the good writing.
Thank you for great content. I look forward to the continuation.
Pretty! This has been a really wonderful post. Many thanks for providing these details.
This is my first time pay a quick visit at here and i am really happy to read everthing at one place Watch bbcfarsi news
Very well presented. Every quote was awesome and thanks for sharing the content. Keep sharing and keep motivating others.
I m going to bookmark your web site and maintain checking for brand spanking new information.
Hi there to all for the reason that I am genuinely keen of reading this website s post to be updated on a regular basis. It carries pleasant stuff.
This was beautiful Admin. Thank you for your reflections.