طالبان که در ۲۴ اسد سال ۱۴۰۰ خورشیدی پس از فرار اشرف غنی از کابل، قدرت را در پایتخت بهدست گرفتند. اینک یک سال از حاکمیت شان بر افغانستان میگذرد. اما آیا طالبان در مدت یک سال دستآورد مثبتی در راستای ایجاد دولت فراگیر داشتهاند؟ آیا آنها موفق شدهاند که در عرصه ملی و بینالمللی مشروعیتی برای خودشان دست و پا کنند؟ و آیا میتوان توقع آینده روشن زیر پرچم سفید طالبان داشت؟
در این گزارش بُعدهای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی حکومت طالبان در طول یکسال حاکمیت شان در افغانسان مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است.
یکسال حاکمیتِ بدون مشروعیت
بزرگترین مشکلی که طالبان در یکسال گذشته با آن دست و پنجه نرم کردهاند را میتوان معضل مشروعیت دولتداری آنها گفت. پس از گذشت یکسال، طالبان کماکان معضل مشروعیت داخلی و خارجی دارند. اینکه آنها پس یک سال هنوز موفق به کسب مشروعیت از سوی سازمانهای بینالمللی و کشورهای خارجی نشدهاند، ضعف بزرگ در حکومتداری آنها را نشان میدهد. کُشتهشدن ایمن الظواهری، رهبر القاعده در این اواخر در کابل و تحت حاکمیت طالبان، روند بهرسمیت شناختن این گروه از سوی کشورهای جهان را بیشتر از پیش به چالش کشیده است. این در حالیست که آنها رفته رفته در درون افغانستان نیز با مشکلهای کلان اجتماعی سردچار بوده و مقبولیت شان را حتا در میان گروههای طرفدار خود شان نیز در حال از دست دادن اند. گسترش فعالیتهای جبهات ضد طالبانی و از سوی دیگر مخالفتهای درونی خود طالبان و زدوخوردهای قومی و سمتی از مشکلهای عمدهی سر راه حکومت طالبان بهحساب میآید.
برگزاری گردهمایی بزرگ علما در تالار لوی جرگه یگانه تلاش آنها برای کسب مشروعیت حکومت شان در طول این یکسال گذشته بود. از آنجا که طالبان هیچ باوری به رأی شهروندان ندارند و مشروعیت خودشان را نیز گویا از دین میگیرند؛ این اقدام حداقل مشروعیت آنها را در میان گروههای دینی باورمند به خود شان مستحکمتر ساخت؛ اما با گذشت دوماه از این گردهمایی دیده میشود که این اقدام طالبان تاثیری چندان در مقبولیت داخلی و خارجی آنها به همراه نداشته است. نگاه بیشتر شهروندان افغانستان به این جلسه چنان بود که گویا طالبان از دین استفاده ابزاری میکنند. تعداد کثیری از شهروندان در گفتوگوهای مختلف با رسانهها از سیاست طالبان و رفتار آنها در مقابل شهروندان راضی به نظر نمیرسند.
در حالیکه طالبان از آغاز حکومت شان تا کنون همواره بر حذف چهرههای غیرپشتون از بدنه حکومت کوشیدهاند؛ اما کشورهای همسایه و جهان همچنان بر مواضع خود برای ایجا یک حکومت همهشمول در افغانستان تأکید دارند. در آخرین مورد، کشورهای مختلف منطقه و جهان در نشست تاشکند از طالبان خواستند تا به ایجاد یک دولت فراگیر اقدام کنند ولی طالبان این خواست کشورهای همسایه و جهان را همواره نادیده گرفته و به نحوه حکومتداری قومی و قبیلهای خود پافشاری دارند.
در مدت این یکسال حاکمیت، طالبان در بُعد داخلی نیز با مشکل جدی مشروعیت مواجهاند. در کنار تشدید مقاومتهای شدید در پنجشیر، اندراب بغلان، کاپیسا، تخار، سمنگان، سرپل و نقاط دیگر افغانستان در مقابل طالبان، بعضی فرماندهان نامدار آنها در سمت شمال نیز خاطرخوشی از حاکمیت این گروه ندارند. در نتیجه همین اختلافات میان خودی، مولوی مهدی، یگانه فرمانده مشهور هزاره تبار طالبان در مقابل این گروه دست به مخالفت مسلحانه زد. مولوی مهدی که بنابر عدم توجه طالبان به شیعه مذهبان افغانستان از بدنه حکومت طالبان جدا شده بود، اکنون در کوهپایههای بلخاب مصروف مبارزه و جمعآوری نیروی جنگی در برابر طالبان است.
تعدادی از فرماندهان اُزبیکتبار طالبان از جمله قاری صلاحالدین ایوبی، مخدوم عالم و مولوی عطاالله عمری توسط این گروه یا خلع سلاح و یا هم به سمتهای تشریفاتی مقرر شدند. همچنان عبدالحمید خراسانی، آمر امنیت پیشین طالبان در پنجشیر از سمتاش برکنار شد. اینهمه نشاندهندهی برخوردهای قومی و زبانی طالبان با اعضای غیرپشتون این گروه است.
به همین ترتیب طالبان در یازده ماه گذشته نشان دادند که برخلاف آنچه ادعا میکردند، موفق به تحکیم حاکمیت سراسری در افغانستان نشدهاند. سرقتهای مسلحانه، اخاذیها و قتلهای مرموز و مجهول در گوشه و کنار افغانستان روزانه از سوی رسانههای افغانستان و جهان به نشر میرسد که نمایانگر عدم توانانی طالبان در تأمین امنیت کشور است.
گروههای مخالف طالبان هر روز رو به رشد بوده و حملههای چریکی جبهه مقاومت نیز در این یکسال افزایش یافته است. در آخرین مورد احمد مسعود، رهبر جبهه مقاومت ملی تعداد چریکهای مصروف نبرد در مقابل طالبان را سه هزار تن عنوان کرد. از سوی هم جبهههای دیگری همچون جبهه آزادی، سپاه آزادی و جبهه ملی آزادگان نیز روز تا روز در عرصه مبارزه علیه طالبان گستردهتر میشوند.
یگانه تلاش طالبان در رستای همدیگرپذیری در یکسال حکومت شان ایجاد کمیسیون ارتباط بود که آن هم بنابه آوردن بعضی چهرههای بدنام سیاسی از خارج به داخل کشور مورد انتقادهای شدید مردم قرار گرفت. کمیسیون تماس طالبان تا حال موفق شده تا امانالله غالب، رییس پیشین شرکت برشنا، فاروق وردک، وزیر پیشین معارف، دولت وزیری سخنگوی وزارت دفاع دولت پیشین، امین ارسلان، وزیر مالیه در حکومت پیشین، نظامالدین قیصاری، یکتن از فرماندهان محلی اّزبیکتبار در شمال افغانستان و کمال ناصر اصولی، عضو مجلس نمایندگان در دولت پیشین را به افغانستان بیاورند.
اما این اقدام آنها تا حال نتوانسته است برای طالبان مشروعیت داخلی یا خارجی بهبار بیاورد.
طالبان و رابطه ضعیف آنها با جهان
طالبان در مدت یکسال گذشته نتوانستند رابطه نیکی با کشورهای منطقه و جهان برقرار کنند. در این یکسال آنها بارها با نیروهای مرزی ایران وارد تنش شده و با کشورهای آسیای میانه بهویژه تاجیکستان همواره نیت بد شان را به نمایش گذاشتند. برخورد ناسنجیده طالبان در امورات داخلی نیز باعث نگرانیهای در سطح خارجی و بینالمللی گردیده است. نگرانیهای جهان از تبدیلشدن افغانستان به خاستگاه تروریستان بینالمللی و عدم رعایت قوانین حقوق بشری از سوی طالبان پس از یک سال حکومت آنها کماکان باقی است. بهویژه پس از کشتهشدن ایمنالظواهری در قلب کابل این نگرانی به مراتب افزایش یافته و اعتماد جهان بهیژه کشورهای غربی را نسبت به طالبان بیشتر از پیش متزلزل ساخته است.
قبل از آن، احمد مسعود، رهبر جبهه مقاومت ملی در افغانستان در نخستین گفتوگو رسانهی خود پس از ایجاد جبهه مقاومت ملی با تلویزیون بی بی سی فارسی، خطاب به کشورهای همسایه و جهان آنها را از رشد تروریسم مذهبی در داخل خاک افغانستان هشدارد داده بود.
رشد گروه داعش در خاک افغانستان از نگرانیهای جدی دیگر کشورهای همسایه و جهان است که طالبان هنوز موفق به کنترول آن نشدهاند. داعش هماکنون حملههای را در افغانستان به عهده میگیرد و در مواردی همچو حمله به تالار لویه جرگه، بیرق گروه داعش از نزد مهاجمین دریافت شد. از سوی دیگر حملههای تروریستی در مناطق شیعه مذهبان افغانستان را نیز گروه داعش خراسان به عهده گرفت. طبق گزارشها در بعضی نقاطی از افغانستان، جنگجویان طالبان که خاطرخوشی از حاکمیت طالبان ندارند، به استخدام گروه داعش درآمدهاند.
سازمان دیدهبان حقوق بشر گزارش داد که طالبان خودسرانه تعداد زیاد مردم را به اتهام ارتباط با داعش شکنجه کرده و به قتل رساندهاند.
همچنان ممانعت طالبان از خروج کارمندان دفترهای خارجی از افغانستان، ربودن خبرنگار فارن پالیسی و ادعای شکنجه طالبان در مناطق خاص از سوی نهادهای معتبر بینالمللی به اعتبار این گروه در سطح جهان لطمه وارد کرده است.
گرچه تصمیم درباره بهرسمیت شناختن طالبان که در بیست سال گذشته امریکا به بهانه مبارزه با این پدیده در خاک افغانستان حضور داشت؛ برای امریکا و همپیمانانش کار سادهای نیست. اینک تا یکسالگی حکومت طالبان دیده میشود که کشور های اروپایی و امریکا هنوز تصمیم جدیای در قبال حکومت طالبان نگرفتهاند و گویا هنوز در دو راههای ابهام و تردید به سر میبرند. پس از تغییر حکومت در پاکستان اکنون صداهای بلند مشروعیتطلبی طالبان از سوی سران دولتی پاکستان نیز قطع شده است. گویا این گروه بزرگترین حامی بینالمللی خود که عمران خان از آن نمایندگی میکرد را از دست داده اند.
مذاکرات نمایندگان چین و روسیه روی موضع افغانستان، گمانهزنیها را برای یک ائتلاف منطقهای برای قبولی حکومت طالبان بیشتر ساخته ساخت، اما تا کنون نتیجهای به همراه نداشته است.
در آخرین مورد، نشست تاشکند که روی موضوع افغانستان با حضور نمایندگان طالبان شده بود، امیدی برای بهرسمیت شناختهشدن طالبان از سوی کشورهای همسایه شمالی بود. طالبان این نشست را دستآورد بزرگ برای حکومت شان اعلان کردند و مدعی شدند که کشورهای جهان با آنها همچون یک دولت رسمی برخورد کردهاند، که بعدها این ادعا آنها از سوی نمایندگان سیاسی بعضی کشورها از جمله اتحادیه اروپا رد شد.
جبهه مقاومت عدم مقبولیت طالبان از سوی کشورهای خارجی را دستآورد این جبهه عنوان کرده و همیشه از کشورهای جهان بابت به رسمیت نشناختن طالبا، سپاسگذاری کرده است.
اولین نوار صوتی منسوب به ملا هبتالله، رهبر طالبان که از سخنرانی او در تالار لویه جرگه منتشر شده بود، نشان میداد که او خطاب به حاضران میگوید که هیچ نوع تعاملی با کشورهای خارجی نکرده و برای دین اسلام با کشورهای حامی کفر همیشه در جنگ خواهند بود.
عفو عمومی و کُشتارهای خودسرانه طالبان
طالبان پس از بدست گرفتن قدرت در ماه آگست سال گذشته عفو عمومی را اعلان کردند. طبق این فرمان همه کسانیکه در مخالفت با طالبان بودند و یا در نظام قبلی ماموریتی داشتند مورد «عفو» قرار گرفته بودند؛ اما رفتار طالبان در این یکسال نشان داد که فرمان عفو آنها چیزی جز فریب و تظاهر نبوده است.
دیدهبان حقوق بشر همواره طی گزارشهایی از کُشتارهای خودسرانه طالبان و ظلم شان بر غیرنظامیان در پنجشیر، اندراب و سایر نقاط افغانستان ابراز نگرانی کرده است. با وجودی که مقامهای طالبان همیشه این ادعاها را رد میکنند؛ اما گزارشها میرساند که طالبان افراد ملکی را با اتهام همکاری با جبهه مقاومت و حتا گاهی بهجرم تاجیکبودن شکنجه کرده و تیرباران میکنند.
عالمان دین نیز در حکومت طالبان بارها مورد هدف قرار گرفته و کُشته شدهاند. در این اوخر گزارشهای زیادی از کشتهشدن عالمان دین که اکثریت شان مخالف سیاستهای دینی طالبان اند، در رسانههای به نشر میرسد. تعداد از این عالمان دین تحت نام داعش نیز از بین برده میشوند.
افراد ملکی، فعالین حقوق بشر، خبرنگاران و نظامیان پیشین در یک سال گذشته از آسیبپذیرترین قشر جامعه در افغانستان به حساب میآیند.
ناتوانی طالبان در ادارهی چرخه اقتصادی کشور
افراد طالبان که در بیست سال گذشته جز جنگ در کوهها و صحراها چیزی دیگری تجربه نکرده بودند یکشبه بر حاکمیت یک کشور تکیه زدند. آنها فهمی عمیقی از پیشبرد اقتصاد یک کشور نداشته و به چرخه اقتصادی مدرن ناآشنا هستند. از اینرو در اولین روزهای حاکمیت شان در افغانستان نشان دادند که توانایی اداره اقتصادی کشور را ندارند.
همچنان فرار اکثریت ماموران دولت سابق و افراد با تجربه در دولتداری باعث شد که سیستم و نظام دولتداری در همه بخشها سقوط کند.
فقر، بیکاری و چرخه ضعیف اقتصادی کشور از بحرانهای جدی حکومت طالبان است. پسا یکسال حکومت طالبان هنوز دغدغه اصلی مردم داشتن لقمه نانی برای زنده ماندن است. آمار فقر و بیکاری بهشکل بیپیشینهای رشد کرده و اکثریت مطلق جمعیت افغانستان از بیکاری رنج میبرند. ناتوانی اقتصادی شهروندان باعث ایجاد ناامنیهای بیشماری در افغانستان شده است. فلجبودن سیستم صادرات و واردات و ناتوانی طالبان در ایجاد زمینهکار برای مردم روزتا روز وضعیت زندگی در افغانستان را دشوارتر میسازد.
نبود سیستم منظم تجاری با کشورهای بیرونی، نبود برنامههای توسعهای و اقتصادی، ناتوانی طالبان در حمایت از کشاورزان، مالداران و کسبهکاران، بیکاری و عدم درآمد ماهانه مردم باعث شده تا اکثر افغانها دست به فرار از کشور زده و امید زندگی مرفه در افغانستان را از سر بیرون کنند.
اوج فاشیزم قومی، زبانی و مذهبی در حکومت طالبان
طالبان از همان اوایل بهحیث یک گروه مذهبی افراطی و وابسته به یک قوم و جغرافیایی خاص ظهور کردند.
با آنکه طالبان ظاهرأ موقف نرمتری در برابر اقوام دیگر اتخاذ کردند؛ اما بعدها رفته رفته دیده شد که هنوز تغییر چندانی در ایدیولوژی قومی و مذهبی طالبان نیامده است.
اینک با گذشت یک سال، این معضل روز به روز بیشتر و جدیتر میشود. حتی قبیلهگرایی میان پشتونها نیز اوج گرفته است. پژوهش آماجنیوز در باره آمار قومی در حکومت طالبان که در طول این یک سال همیشه ماهانه به نشر میرسد، نشان داد که اکثریت مقامها در حکومت طالبان را پشتونها تشکیل داده و قومهای غیر پشتون در بدنه حکومت طالبان هیچ قدرت و صلاحیتی ندارند. طالبان همیشه کوشیدهاند تا فرماندهان و سران سیاسی غیرپشتون را خلع سلاح کرده و از بدنه اصلی حکومت شان کنار بزنند.
ظلم، شکنجه و قتلهای خود سرانه تحت نام قوم، زبان و مذهب روزانه در افغانستان جریان دارد. کُشتار غیرنظامیان در بلخاب پس از برخورد با مولوی مهدی نشان دهنده عدم باور این گروه به حق و حقوق مدنی – انسانی است. نبود هیچ چهره مطرح از میان اقوام دیگر در بدنه حکومت طالبان باعث شده است تا جنگجویان آنان در رفتارهای نژادپرستانه شان در مقابل اقوام دیگر هیچ فشاری از سوی حکومت مرکزی احساس نکنند.
از سوی هم بازداشت و شکنجه شهروندان پنجشیری به جرم همکاری با جبهه مقاومت ملی در ماههای اخیر بیشتر شده است. طبق گزارش آماج از منابع محلی؛ طالبان در شاهراههای عمومی تلفون های همراه پنجشیریان را بررسی کرده و در صورت دریافت شماره تلفون یکی از اعضای جبهه مقاومت یا عضویت در یکی از گروپهای مجازی پنجشیریان، آنها را مورد شکنجه قرار میدهند.
همچنان فردهای وابسته به طالبان در ولایتهای بلخ، بدخشان و تخار به آزار و اذیت اقوام غیرپشتون دست زده و گاهی زندگی روزمره شهروندان را مختل میسازند.
وضعیت اسفبار زنان، فعالین مدنی و فعالین رسانهای در حکومت طالبان
طالبان که در دور اول حاکمیت شان به شدت مخالف موسیقی، تلویزیون و فلم و سایر پدیدههای جدیدی از این قبیل بودند؛ در روزهای اول حکومت شان در تابستان سال قبل چندان بدین پدیدهها اعتنا نکردند؛ اما رفته رفته چهره آنها خشنتر شده و موقف شان در برابر زنان، رسانهها، فعالین مدنی و سایر گروههای مخالف، جدی تر و پرخاشگرانهتر شد.
در طول این یکسال دیده شد که طالبان برخورد کینهتوزانه با زنان، فعالین مدنی، رسانهها و خبرنگاران دارند. طالبان در این مدت نشان دادند که هیچ باوری به حق و حقوق زنان ندارند. آنها برخلاف روزهای اول حکومت شان، در این اواخر به قید و قیودات تازه علیه زنان در افغانستان پرداختهاند. با گذشت یک سال از حاکمیت طالبان هنوز در بسیاری از شهرهای افغانستان مکتبهای دخترانه بسته است؛ مجریان زن در برنامههای تلویزیونی صورت هایشان را میبندند و زنان حق سفر بدون محرم را در سفرهای بین شهری و خارجی ندارند.
طالبان در شورای علمای دینی شان که در تالار لوی جرگه برگزار شده بود هیچ سهمی به زنان ندادند. حتا تعدادی از سران طالبان مدعی شدند که مردان چون پسران همین زنان هستند پس در چنین جلساتی میتوانند نمایندگی از زنان کنند.
در نتیجه طالبان در مدت یکسال حاکمیت شان موفق نشدهاند هنوز ابتداییترین حقوق شهروندان افغانستان را تأمین کرده و برای حکومت خودشان نیز مشروعیتی کمایی کنند. این گروه با اتکا به روایت افراطی از دین هیچ حق و حقوقی برای زنان، فعالین مدنی، رسانه یی و مخالفان سیاسی خودشان قایل نیستند.
با وجودیکه تعدادی از شهروندان به امنیت نسبی در درون کشور دلخوش کردهاند؛ اما افراد طالبان با شدت و خشم تمام با مردم افغانستان رویه کرده و پس از دوازده ماه حاکمیت شان، ستم، فقر، شکنجه و بیعدالتی در همه شهرهای افغانستان پابرجاست.
در نتیجه؛ یکسال حاکمیت طالبان نشان داد که آنها موفق به اداره امور کشور نشده و در عرصه دولتداری ضعیف جلوه کردهاند. طالبان که ادعاهای بلند پروازانه در امور دولتداری ارایه میکردند هنوز نتوانستهاند به وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی افغانستان سروسامان بدهند و شهروندان کشور از رفتار یکساله طالبان خشنود به نظر نمیرسند.