پس از سقوط جمهوریت و رویکار آمدن دوبارهی طالبان در افغانستان تا ایندم که بیشتر از ده ماه از آن میگذرد، جبهههای جنگی با ساختارهای متفاوتی در نقاط مختلف افغانستان در مقابل طالبان شکل گرفته است. از اولین مقاومت در پنجشیر و ایجاد جبههی مقاومت ملی افغانستان به رهبری احمد مسعود تا جبههی آزدی افغانستان، سپاه آزادی، جبههی ملی آزادگان و چریکهای جمعیت نور، یکی پی دیگر، در گوشه و کنار افغانستان شروع به اعلام موجودیت کردند؛ اما اینکه در سراسر افغانستان چند جبهه ضد طالبانی بهشکل فعال وجود داشته و در کدام مناطق افغانستان فعالیت دارند، در این گزارش گنجانیده شده است.
جبههی مقاومت ملی افغانستان

نخستین و بزرگترین جبههی ضد طالبانی است که در نخستین روزهای رویکار آمدن طالبان در افغانستان اعلام موجودیت کرد. این جبهه به رهبری احمد مسعود پسر احمدشاه مسعود، قهرمان ملی افغانستان و با همکاری شخصیتهای سیاسی همچون امرالله صالح، بسمالله محمدی، فضل احمد معنوی، صالح محمد ریگستانی و دیگران، شکل گرفت.
جبههی مقاومت پس از ادامهی ایستادگیهای دشوار در زمستان سال گذشته در کوهپایههای هندوکش با فرارسیدن بهار فعالیتهای گستردهتری را در مناطق مختلف از جمله پنجشیر، کاپیسا، پروان، تخار، بدخشان، اندرابها و سایر ولسوالیهای بغلان آغاز کرد.
سران سیاسی این جبهه بهشمول احمد مسعود، اکنون در بیرون از کشور بهسر میبرند و فرماندهان نظامی و چریکهایشان در مناطق مختلف سرگرم مبارزه در برابر طالبان اند.
خواست جبههی مقاومت ملی ایجاد یک دولت غیرمتمرکز و حضور گسترده همه قومها در بدنه قدرت است.
جبههی آزادی افغانستان

این جبهه اندکی بعد از جبههی مقاومت ملی اعلام موجودیت کرد و در بخشهای نظامی، مدنی و فرهنگی در داخل و خارج از افغانستان فعالیت دارند. رهبری جبهه آزادی افغانستان را داکتر محمد یاسین ضیا، رییس ستاد ارتش در حکومت پیشین به عهده داشته و بیشترین تعداد این افراد را نظامیان پیشین تشکیل میدهند.
داکتر عاصم شرار، نمایندهی جبههی آزادی در گفتوگو با آماج هدف اصلی جبهه آزادی را «رهایی از خواستهای تحمیلی طالبان» میخواند. بیشترین فعالیتهای این جبهه در صفحات شمال و در ولایتهای بغلان، پروان، کاپیسا، پنجشیر، کابل، قندهار، تخار، نورستان، لغمان، دایکندی، بدخشان، سمنگان و سرپل میباشد.
جبههی آزادی بعضی حملههای مشترکی با جبههی مقاومت ملی در ساحات انداربها انجام دادهاند؛ اما آقای شرار ادغام این دو جبهه را با هم ناممکن میخواند و اضافه میکند «هر جناح که در برابر ظلم، استبداد و خودکامهگی مبارزه کند، قابل ستایش است و از آن طرفها حمایت نیز میکنند.»
منبع اکمالاتی جبهه آزادی افغانستان معلوم نیست؛ اما آقای شرار یک قسمت بزرگ اکمالاتی این جبهه را از دستآوردهای غنیمت شده این جبهه در مقابل گروه طالبان میگوید. آقای شرار افزوده است که جبهه آزادی در حملههای گوناگون چریکهایشان امکانات نظامی زیادی را از طالبان بهدست آوردهاند.
جبههی ملی آزادگان

جبهه ملی آزادگان افغانستان یک ماه پس از رویکار آمدن حکومت طالبان در کابل اعلام موجودیت کرد. بیشترین اعضای این جبهه روشنفکران تحصیل کرده در خارج از افغانستان هستند. رهبری جبهه ملی آزادگان را دُکتر سلیمان به عهده دارد که اکنون در آلمان بهسر میبرد.
دُکتر سلیمان دُکترا حقوق از آلمان داشته و مدت پانزده سال در آن کشور بهحیث وکیل مدافع کار کرده است. او همچنان عضو یکی از احزاب سیاسی در آلمان است. شخصیتهای چون فرمانده تورهخیل، فرماندهی امنیه پیشین میدانوردک و محمد داوود لغمانی، والی سابق غزنی نیز در این جبهه حضور داند.
یکتن از اعضای رهبری این جبهه که نمیخواهد نامی از او گرفته شود، هدف از ایجاد جبهه ملی آزادگان را «مجبوریت در مقابل رفتار طالبان» عنوان کرد. او میافزاید که هیچ سیاستمدار مطرح سابق در این جبهه حضور نداشته و جز یکعده از نظامیان پیشین، باقی جوانان تحصیل یافتهاند.
این نماینده جبهه ملی آزادگان اضافه میکند که آنها در اوایل کوشیدهاند با جبههی مقاومت ملی به رهبری احمد مسعود یکجا باشند؛ اما بنا بر تفاوت دیدگاهها در راستای سیاستگذاریها در مقابل طالبان، از آنها جدا شدهاند.
جبههی ملی آزادگان هرگونه تفاهم با طالبان را نفی دانسته و تنها مبارزه در مقابل آنان را راهحل میداند. این جبهه برخلاف دیگر جبههها بیشترین فعالیت را در سمت جنوب افغانستان دارد.
قلمرو فعالیت جبههی ملی آزادگان ولایتهای بادغیس، قندهار، هلمند، خوست، غزنی، غور، لوگر، کابل، پروان، کندز، تخار، پکتیا، بغلان و پنجشیر میباشد. نمایندهی جبهه آزادگان، منبع اکمالاتی این جبهه را «پولهای کمکی افراد وطندوست از خارج کشور» عنوان میکند.
جبهه سپاه آزادی

نخستینبار سپاهیان آزادی در روز نخست ماه حوت سال ۱۴۰۰ هجری شمسی در کابل با نشر نواری اعلام موجودیت کردند. رهبری سپاه آزادی را محمد جهش یکتن از نزدیکان احمد شاه مسعود از کشور آلمان به عهده دارد. محمد جهش سه ماه قبل از شهادت احمدشاه مسعود جهت ادامه تحصیل و ایجاد ارتباط از سوی مسعود به آلمان فرستاده شده بود.
بهنقل از خود آقای جهش، وقتی او دوباره به کشور برگشت مسعود را در وجود هیچ یک از یاران، همسنگران و عضوهای خانوادهاش ندید. بلاخره شش ماه بعد از سقوط نظام در افغانسان کمر به مبارزه در مقابل طالبان بست.
آقای جهش میگوید: «سپاهیان آزادی طالبان را دشمن زیبایی، صلح و آزادی میدانند و تفنگ بهدستان سپاه آزادی با مرمیهایشان دشمن را نشانه گرفته و برای سرزمین و ملت سربلند افغانستان دوباره آزادی را رقم میزنند.»
سپاه آزادی جنگ طالبان را جنگ پشتونها در مقابل اقوام غیرپشتون میداند.
محمد جهش در گفتوگو با آماج تأکید میکند که آنها تمرکز بیشتر روی ولایتهای جنوبی خواهند داشت و لانههای طالبان را در آنطرف دیورند مورد هجوم قرار خواهند داد. او بدین باور است که طالبان را با آسیبرساندن در پنجاب، از پنجشیر، تخار و بدخشان باید راند.
تاکنون بیشترین فعالیتهای سپاه آزادی در ولسوالیهای ده صلاح، دره قاصان، جلگه، کهمرد و سیغان، اندراب و خوست و فرنگ ولایت بغلان، ولسوالیهای درآیم و کشم بدخشان، ولسوالی مارمل بلخ، درهی صوف سمنگان و نقاطی از ولایتهای سرپل، فاریاب، تخار، غزنی و قندهار بوده است.
اما با وجود اعلام موجودیت این جبهات ضد طالبان در نقاط مختلف و ادعاهای فعالیتهای ضد طالبانی، علی میثم نظری مسول روابط خارجی جبههی مقاومت ملی افغانستان حضور هر گروه دیگری جز جبههی مقاومت ملی در میدانهای جنگ را رد میکند. آقای نظری به آماج گفت: «ما در مناطقی که فعال هستیم کسی دیگر را فعال ندیدهایمژ اما مثلی که همیشه گفتیم از هر گروه و جبههی که وارد مقاومت برای آزادی مردم و کشور شوند، استقبال میکنیم.»
یکی از فرماندهان جبههی مقاومت ملی افغانستان در ولایت کاپیسا نیز به آماج گفت که در این ولایت هیچ حرکت و فعالیتی جز جبهه مقاومت ملی وجود ندارد. این نماینده جبههی مقاومت افزوده است: «در اوایل فرماندهانی از جبههی آزادی در کاپیسا از جمله اکمل امیر، قومندان کامران و اکرامالدین سریع فرمانده امنیه سابق تخار کوشش کردند که جبهه آزادی را در این ولایت فعال بسازند؛ اما موفق نشدند.»
اما این فرمانده جبهه مقاومت، فعالیتهای از جبهه آزادی در ولایت پروان و ساحات جبل السراج را تأیید میکند.
با توجه به فضای موجود به نظر میرسد که جنگ افغانستان هنوز تمام نشده و تمامی طرفها برای رسیدن به اهداف شان میجنگند. از سوی دیگر طالبان نیز مشخص نکردهاند که بعد از این انتقال قدرت از طریق رأی مردم صورت میگیرد یا زور تفنگ.