چه چیزی دیوه پتنگ، اسماعیل یون، ستار سعادت، ضیاالحق امرخیل و انس حقانی را بههم پیوند میزند؟
پس نشر تصاویر شب شعر طالبان، همآغوشی سیاسی افراد دارای تفکر تکنوکراتی، کمونیستی، طالبانی و سکولاریستی، که تا دیروز پرچم جمهوریت را میبوسیدند و امروز زندهگی زیر پرچم امارت را افتخار میدانند و در وصف طالبان شعر میسرایند، واکنش برانگیز شده و این پرسش را به وجود آورده که چه چیزی اینها را زیر یک چتر قرار داده است؟
زیار یاد، خبرنگار پیشین پشتو زبان و تبعیدی طلوعنیوز در توییتی نگاشته که وجوه مشترک میان اسماعیل یون کمونیست، ستار سعادت تکنوکرات و افراطیهای مذهبی طالبان در چیست؟ آقای یاد افزوده: «من به پرسشهای وطنداران غیر پشتونم جواب ندارم.»
اما دیدگاههای تُند در مورد همآغوشی سیاسی بیپاسخ نیز نمانده است، ستار سعادت که رییس «رسواترین انتخابات جهان» در سال ۲۰۱۴ بود، در توییتی به منتقدانش گفته: «به همین قوم بازیهای تان مانع تاسیس یک نظام جمهوری با بنیادهای محکم شدید، کمی حیا کنید.» آقای سعادت فراتر از این نیز رفته و گفته که از کابارههای لندن سر برون نیاورده و صاحب پاسپورت خارجی و جاه و جلالی در بیرون از افغانستان نیست.
اما این همآغوشی سیاسی چهرههای که تا دیروز مشاورین اشرف غنی بودند و امروز در کنار انس حقانی در یک صف قرار گرفتهاند پرسشهای بیشتری را خلق کرده و آن اینکه اینها قومگرایان فرصتطلب اند و یا سیاسیگران بیثبات که «گاه در آغوش این اند و گاه در آغوش آن».
صحرا کریمی، رییس پیشین افغان فلم به پاسخ آقای سعادت پرداخته و نگاشته «ستار سعادت در حکومت قبلی در موقفهای مهمی از تمام امکانات استفاده کرد؛ مشاور رییسجمهور غنی بود و حالا هم با طالبان به قول خودش اُنس گرفته است.»
بانو کریمی به تُندی افزوده «جناب؛ ماندنات در افغانستان را به رُخ نکش، چون به فایدهات بوده ورنه از همه زودتر میگریختی».
سخنان آقای سعادت واکنش حمیرا قادری، فعال حقوق زن را نیز به همراه داشته است، بانو قادری نگاشته «چقدر آدم بیتربیت باشد که ملت شاکیاش را کابارهای بخواند؛ اگر ادب ندارید، پای ادبیات ننشینید.»
مجیب مهرداد، نویسنده نامور افغانستان نیز به سخنان ستار سعادت واکنش نشان داده و گفته «ستار سعادت؛ علت اصلی سقوط جمهوریت، تقلبهای قومی انتخابات بود که خودت یکی از مجریان آن بودی و بیخ و بنیاد دموکراسی را یکجا با امرخیل که او هم مثل تو امروز به دلیلهای قومی همکار طالبان است، کندید. تو و امرخیل و یون اگر گزینهای نماند در کنار داعش هم به دلیل قومی میایستید.»
سخنان آقای مهرداد که خود به دلیل موجودیت نظام طالبانی در آلبانی در تبعید به سر میبرد، رُخ دیگری از جدال موجود افغانستان پرده بر میدارد، چون افرادی مانند آقای مهرداد بدین باور اند که «فاشیستهای قومی» که زمانی از سوی غنی «مجریان دموکراسی» معرفی شده بودند، چهره عوض کرده و بهجای نکتایی دستار بسته و در کنار طالبان نشستهاند و برخی منتقدان تُندتر نگاشته و گفتهاند که اگر منافع قومی این چهرهها ایجاب کند، با شیطان نیز همکاسه میشوند.
اما چهرههای «جمهوریتخواه دیروز» و «امارتطلب» به جز پنهان پُشت دیوار قومی، تا هنوز به این پاسخ ندادهاند، که معیار همآغوشی سیاسی شان چیست؟