حزبهای جنبش، جمعیت و وحدت سه حزب پُرنفوذ و قدرتمند شمال افغانستان اند که در طول نزدیک به چهل سال گذشته در تاریخ سیاسی افغانستان فرازو فرودهای فراوانی را تجربه کردهاند.
این حزبهای قدرتمند گاهی با هم جنگیدهاند و گاهی هم در توافق با هم نظامها را از پا درآوردهاند. حزبهایی که زمانی بهحیث تکیهگاه قومی و مردمی سمت شمال شناخته میشدند، اکنون ظاهراً از سلطه به سقوط فرو افتادهاند.
حزب جنبش و جمعیت که روزگاری سلطه عاموتام در بخشهای از افغانستان را تجربه کردهاند، ظاهرأ امروز در مسایل جنگوصلح افغانستان طرف اصلی سیاست پنداشته نمیشوند یا حداقل طالبان این حزبها را دیگر طرف سیاسی خود شان نمیپندارند.
به همین ترتیب، حزب وحدت اسلامی افغانستان که زمانی با رهبری عبدالعلی مزاری یکی از طرفهای اصلی جنگ با طالبان شناخته میشد، اکنون هیچ دخالت سریع در امور افغانستان نداشته و در اذهان مردم از یک حزب فعال سیاسی به یک ارگان غیرفعال که تنها به چند پُست سیاسی اکتفا میکند تبدیل شده است.
اما سران و سخنگویان این حزبها در گفتوگو با آماج ادعا میکنند که هنوز هم پایگاههای مردمی شان در افغانستان پابرجاست و اکثریت هواداران شان نیز در داخل کشور بهسر میبرند؛ ولی عدم حضور رهبران شان در امورات داخلی افغانستان و عدم اتخاذ تصمیمهای جدی برای مبارزه با طالبان باعث شده تا این حزبهای پُرنفوذ شمال اندک اندک در افکار عامه رنگ ببازند.
وضعیت حزبها در اواخر جمهوریت
حکومت اشرف غنی یکی از بدترین دورههای سیاسی برای حزبهای غیرپشتون بهحساب میآمد.
ایجاد تفرقه میان سران حزبها، بدنام کردن سیاستگران و بیرون کشیده برخی از این سیاستگران از لانههای گرم مردمی شان، باعث شد تا این سه حزب در وضعیت دشوار سیاسی قرار گیرند.
همچنان از بُعد درون حزبی؛ عدم اندیشه سیاسی استوار، رقابت برای حضور در قدرت سیاسی افغانستان و اختلافهای درونی، منجر به تضعیف و منزوی شدن این حزبهای قدرتمند از صحنهی سیاسی افغانستان شد.
عدم تصمیمگیری واحد در درون حزبها خصوصاً در اواخر دورهی جمهوریت باعث پارچه شدن حزبهای سیاسی به شاخههای مختلف شده بود.
حزب جمعیت اسلامی افغانستان به شاخههای صلاحالدین ربانی و عطا محمد نور تقسیم شدند. با وجودیکه داکتر ذبیحالله فطرت، معاون سخنگوی حزب جمعیت به رهبری عطا محمد نور وجود دو شاخه مختلف را رد میکند و از جمعیت یک پارچه سخن میگوید؛ اما به گونه روشن صلاحالدین ربانی نیز ادعای رهبری این حزب را دارد.
در این گزارش بیشتر روی حزب جمعیت اسلامی به رهبری عطا محمد نور که بیشترین نفوذ را در شمال افغانستان دارد، تمرکز صورت گرفته است.
همچنان اختلافها در میان حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان و تلاش برای تقسیم این حزب به شاخههای مختلف در زمان ریاستجمهوری اشرف غنی اوج گرفته بود.
اشخاصی چون محمد ایشچی و جنرال ملک برای پارچه کرد این حزب آستین بر زده بودند.
در عین حال، عدم اتحاد و تصمیمگیری همسو میان حزب وحدت محمد محقق و کریم خلیلی باعث چند پارچهگی و تضعیف موقعیت سیاسی آنها در افغانستان شده بود.
موضع متغییر محمد محقق در زمان حکومت اشرف غنی نیز باعث از دست دادن هواداران زیاد این حزب شد بود.
عدم مشروعیت رهبری، بحران عدم برگزاری کنگره میان عضوهای این حزبها و ایجا باندهای سودجو و مافیایی در بدنهی این حزبها را میتوان از دیگر مولفههای منفی در منزوی شدن آنها از قدرت دانست.
وضعیت حزبها پس از سقوط نظام در افغانستان
پس از سلطه طالبان در افغانستان و سقوط جمهوریت رهبران این حزبها نیز پس از یک برخورد کوتاه مدت کشور را ترک کرده و هر کدام راهی کشورهای خارجی شدند.
پس از سپری شدن حدود هفت ماه از حکومت طالبان، سران این حزبها در انقره، پایتخت ترکیه گردهم آمده شورای تحت نام «شورای مقاومت ملی برای نجات افغانستان» را تشکیل دادند.
اما آنچه بهحیث پرسشهای اساسی نزد مردم افغانستان وجود دارد این است که آیا این حزبها دوباره قدرت گذشته شان را بهدست خواهند آورد؟ آیا سران این حزبها برنامهای برای نجات افغانستان دارند و اینکه در چنین وضعیت دشوار، این حزبهای سیاسی چه امیدی و چه وعدهای میتوانند به مردم افغانستان بدهند.
احسان نیرو، سخنگوی حزب جنبش ملی در گفتوگو با آماج تاکید میکند که حزب جنبش هنوز در معادلات سیاسی کشور نقش فعال داشته و تلاش دارد تا راه بیرون رفت از وضعیت بحرانی موجود را پیدا کند.
آقای نیرو افزوده است: «پایگاه مردمی حزب جنبش ملی افغانستان همچنان پابرجا است و هواداران این حزب در افغانستان، با رهبری حزب در تماس هستند. ریشههای مردمی جنبش همچنان در افغانستان وجود دارد. ما روی راهکاری مناسبی کار میکنیم که بدون خونریزی و جنگ، وضعیت را به نفع مردم و به نفع کشور رقم بزنیم.»
در همین حال داکتر ذبیحالله فطرت، معاون سخنگوی حزب جمعیت اسلامی افغانستان به رهبری استاد عطا محمد نور نیز در گفتوگو با آماج تاکید میکند که حزب جمعیت اسلامی افغانستان و سایر حزبهای همسو در افغانستان هنوز از صحنه سیاسی کنار نرفته و عملاً در سیاست افغانستان حضور دارند.
آقای فطرت میگوید که جمیعت اسلامی افغانستان هر دو گزینه جنگ و صلح را روی دست دارد؛ ولی تلاش این حزب بر این است تا معضل افغانستان از راه سیاسی حل شود.
آقای فطرت و آقای نیرو هردو از دوام فعالیتهای شورای عالی مقاومت برای نجات افغانستان خبر داده و میگویند که این شورا روی سازوکاری برای بیرونرفت از بحران کنونی افغانستان کار میکند و دیدارها در این مورد میان حزبهای سیاسی جریان دارد.
این حزبهای سیاسی که تأکید بر حل بحران افغانستان از راه سیاسی و دیپلماسی دارند، گاهی هم از جانب مردم افغانستان مورد انقادات شدید قرار گرفتهاند؛ اما گاهی هم گمانیزنیها بر این است که سران این حزبها در تلاش تعامل دوباره برای سهیم شدن در قدرت هستند.
با آنکه انتقاد از احتمال معامله سیاستگران بر سرنوشت هواداران شان همچنان پابرجاست.
اما معاون سخنگوی جمعیت اسلامی افغانستان میافزاید که جمعیت اسلامی یک حزب مردمی است و هر خواستی که از آدرس این حزب مطرح شود خواست مردم افغانستان است؛ نه خواست یک تَن دو تَن.
سخنگوی حزب جنبش نیز هر نوع معامله پنهانی از آدرس حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان را رد میکند.
همچنان یک تَن از افراد نزدیک به محمد محقق که نمیخواهد هویتش فاش شود به آماج میگوید که حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان در مورد تشکیل شورای عالی مقاومت برای نجات افغانستان دیگر هیچ فعالیتی و هیچ انگیزهای برای جنگیدن با توجه به وضعیت جاری افغانستان ندارد.
آینده حضور حزبها در سیاست افغانستان چگونه خواهد بود؟
اینکه این حزبها بدون مبارزه مسلحانه در برابر طالبان حضور شان در آینده سیاسی چگونه خواهد بود پرسش دیگری است که در مورد آنها مطرح میشود.
محمد هاشم اورتاق، معین پیشین وزارت مبارزه با مواد مخدر و یکی از چهرههای وابسته به حزب جنبش بدین باور است که نفوذ مردمی حزب های سیاسی حضور آنها را در قدرت تثبیت میکند؛ اما طالبان تلاش دارند با آوردن چهرههای سیاسی دیگر از قومهای غیرپشتون جایگاه این حزبها را همچون نمایندههای قوم تاجیک، اُزبیک و هزاره به چالش بکشند.
طالبان چندیقبل نظامالدین قیصاری را به افغانستان دعوت کردند تا اثبات کنند که آنها از چهرههای سیاسی قومهای دیگر را نیز با آغوش باز میپذیرند؛ اما آقای اوتاق این اقدام طالبان را یک استفاده سیاسی از قیصاری دانسته و آنرا یک اقدام تکتیکی میداند، نه استراتیژیک.
تا اینجای کار دیده شده است که طالبان به هیچوجه حاضر نیستند قدرت سیاسی در افغانستان را با حزبها و طرفهای دیگر سیاسی در افغانستان شریک کنند.
فضل احمد نیک منش، دانشآموخته و پژوهشگر علوم سیاسی بدین باور است که حزبهای غیرپشتون که سابقه مبارزه با طالبان را دارند به هیچ صورتی در افغانستان تحت اداره طالبان جایگاه نخواهند داشت.
آقای نیک منش میافزاید: «طالبان دلیلی برای تقسیم قدرت با این حزبها را ندارند. حزبهایی که رهبران آنها تبدیل به مهرههای سوخته در سیاست شدهاند.»
آیا فرماندههان غیر پشتون که از بدنهی طالبان جدا شدهاند نفوذ حزبهای سیاسی را به چالش میکشند؟
چهرهها و فرماندهان طالبان که اکنون از بدنهی حکومت طالبان جدا شدهاند و در پی اثبات حضور شان از طریق نفوذ قومی شان در افغانستان هستند نیز تهدید دیگری برای این حزبهای سیاسی بهحساب میآیند.
این فردها مانند مولوی مهدی که اکنون سرسازش با حکومت طالبان ندارد، بهدنبال استحکام قدرت خود از درون قوم هزاره در مقابل طالبان است.
به همین ترتیب ظاهرأ قاری صلاحالدین ایوبی و فرماندههان دیگر اُزبیکتبار نیز در صورت ایستادهگی در مقابل طالبان، احتمالاً در آینده نه چندان دور نفوذ سیاسی حزب جنبش ملی را بیشتر به چالش خواهند کشید.
همچنان حضور فعال جبههی مقاومت ملی در میدان جنگ افغانستان حزب جمعیت اسلامی افغانستان را بیشتر از پیش به انزوای سیاسی کشانده است.
اما نمایندهگان این حزبها در گفتوگو با آماج، هنوز به وجود پایگاه قوی شان در میان مردم افغانستان صحبت میکنند و حزبها و گروههای سیاسی همسو با اندیشه سیاسی خودشان را مشکل جدی ای در رابطه به حضور این حزبها در قدرت سیاسی آینده افغانستان نمیدانند.
آیا این حزبها وعده دموکراسی و آزادی به مردم افغانستان داده میتوانند؟
اصلیترین اختلافی که این حزبهای سیاسی با طالبان مطرح میکنند یکی موضوع روایت میانه از اسلام و دیگری باور به آزادیهای فردی شهروندان و نظام دموکراتیک است؛ اما آیا این حزبها میتوانند در چنین شرایطی برای مردم وعده دموکراسی و فرداهای بهتر از امروز را بدهند؟
حزب جمعیت اسلامی بدین باور است که برای اولین بار در تاریخ افغانستان رهبر و بنیانگذار همین حزب یعنی استاد برهانالدین ربانی بود که قدرت سیاسی را بهطور مسالمتآمیز به شخص دیگری تحویل داد و بدین ترتیب این حزب باور جدیای به اساسات دموکراسی دارد.
سخنگوی جنبش نیز میگوید که این حزب در طول بیست سال گذشته ثابت کرده است که در عرصه دموکراسی از حزبهای دیگر یک قدم جلوتر قرار داد. برگزاری گنکره درون حزبی و تعیین رهبریت حزب با اکثریت رایها را تنها حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان در طول بیست سال گذشته به نمایش گذاشته است.
احسان نیرو، سخنگوی حزب جنبش ملی میگوید که هر انسان حق آزادی مدنی خود را دارد؛ اما ما این آزادیها را در چوکات دین مبین اسلام میخواهیم؛ چون اکثریت مطلق مردم افغانستان مسلمان هستند.
آقای نیرو میافزاید؛ «ما نباید حقوق نهادهای مدنی، حقوق زنان، حقوق خبرنگاران و حقوق بخشهای مختلف را نادیده بگیریم. نحوه حکومتداری که طالبان به باور خودشان حکومتداری عادلانه و حکومت با ثبات میدانند فکر میکنم این روش روش موفق نیست و همین باعث شده که اینها تا حال نتوانستهاند مشروعیت درونی و بیرونی را کسب کنند.»
نیرو از تلاشهای هماهنگ میان حزبها، برای رسیدن به حقوق مشروع مردم افغانستان خبر میدهد.
داکتر ذبیحالله فطرت، نیز با اشاره به ایجاد کنگره در جمعیت اسلامی تحت رهبری عطا محمد نور از تلاشهای برای غیرمتمرکز کردن نظام در افغانستان خبر میدهد.
آقای فطرت میگوید که حزب جمعیت اسلامی باور به دموکراسی و حقوق مدنی شهروندان دارد و در این راستا مصروف مبارزه است.
به همین ترتیب، حزب وحدت اسلامی افغانستان که داعیهدار «آرمانهای شهید مزاری» است، همیشه شعار عدالت و آزادی برای مردم افغانستان داده و در راستای حمایت از دموکراسی قرار گرفته است.
منبع نزدیک به آقای محقق میگوید ما در تلاش برپایی اساسات دموکراتیک در درون حزب وحدت هستیم؛ ولی متاسفانه فضای حاکم در افغانستان باعث شده تا عدهای بدون مشروعیت دموکراتیک به رهبری این حزب تکیه زنند.
با این همه، فضل احمد نیک منش، نویسنده و پژوهشگر مسایل سیاسی در ترکیه بدین باور است که این حزبها به پایان عمر سیاسی خود رسیده و دیگر توان رسیدن به قدرت سیاسی را در افغانستان ندارند.
آقای نیک منش اضافه میکند که رهبران این حزبها امتحان خود را به مردم افغانستان دادهاند و دیگر مردم به آنها برای رهبری اعتماد نمیکنند.
حزبهای قدرتمند افغانستان که روزی قسمت عظیمی از قدرت سیاسی را در افغانستان در قبضه داشتند، امروز ظاهراً از صحنه سیاسی حذف شده و دیگر توان ایستاد شدن و قیام دوباره را ندارند؛ ولی اینکه این حزبها موفق خواهند شد تا قدرت از دست رفته سیاسی خود را دوباره بهدست آورده و یکبار دیگر روزنهی امید برای حق و حقوق قومیتها در افغانستان شوند؛ گذشت زمان پاسخ خواهد گفت.
3 نظرات
cheap cialis no prescription 7 among women without
Ramiro, USA 2022 04 30 10 50 27 cialis generic buy Clearly, the effect of estradiol on male sexual desire is linked to testosterone levels, as there are different outcomes when estrogen is administered at low and normal testosterone levels
Countless scans, x rays, tests, always believing in my heart that the other shoe was going to drop buying cialis generic