کاوش افکار عامه پس از حمله‌های مرگ‌بار بر ارتش پاکستان؛ چرا جوانان افغانستان در رسانه‌های اجتماعی حمایت می‌کنند؟

توسط Aamaj News

در جریان یک ماه، ارتش آزادی‌بخش بلوچستان دو بار به نیروهای ارتش پاکستان در ایالت بلوچستان این کشور حمله‌های مرگ‌باری داشته‌اند.

ارتش آزادی‌بخش بلوچستان از سال ۲۰۰۰ به این‌سو، یک گروه شورشی را رهبری کرده و توسط پاکستان، بریتانیا و ایالات متحده به‌عنوان یک گروه تروریستی طبقه‌بندی شده است.

حمله‌های انجام‌شده اخیر توسط ارتش آزادی‌بخش بلوچستان در نوع خود «بی‌سابقه» است و این گمانه‌زنی وجود دارد که ممکن علی‌رغم اهداف متفاوت، گروه‌های دیگری همانند تحریک طالبان پاکستان در این عملیات به بلوچ‌ها یاری رسانده باشند.

پس از آن‌که طالبان قدرت را در افغانستان به‌دست گرفتند، حمله‌های مرگ‌باری به‌ویژه در چند روز پسین به ارتش پاکستان شدت گرفته است. به گفته‌ی بلوچ‌های جدایی‌طلب در این حمله‌ها به نیروهای پاکستانی تلفات سنگینی وارد شده است. هرچند مقام‌های پاکستانی رقم دقیق این تلفات را اعلام نکرده‌‌اند، اما پاکستان حضور تروریستان در خاک افغانستان را شدیدأ محکوم کرده است. 

اما سوال این‌جاست که چرا جوانان افغانستان پس از هر حمله‌ی مخالفان دولت پاکستان به آن کشور، از آن استقبال می‌کنند؟ 

احمد سعیدی، تحلیل‌گر مسایل سیاسی می‌گوید که شهروندان افغانستان بخاطری‌که پاکستان در پنج دهه‌ی گذشته یک سیاست ماجرا‌جویانه در قبال افغانستان داشته است، از این نوع حمله‌ها استقبال می‌کنند. 

او در صحبت با آماج گفت: «فراموش نکنیم که بلوچ‌ها یا مخالفان پاکستان، احزاب مختلفی از گذشته‌اند که مخالف حکومت پاکستان از روز ایجاد آن کشور بوده‌اند. حتا بلوچ‌ها می‌گویند ما کشوری داشتیم به‌نام (کلات) که خان و یا ملک همان‌جا، کلات را تسلیم کرده است. اما گذشته‌ی همین بلوچ‌ها که مخالفتی داشتند، یکی آزادی خواهی بود، یکی دیگر به‌خاطر بندر گوادر (بندری که در جنوب ایالت بلوچستان در پاکستان قرار دارد) که چینی‌ها ساخته بودند، بندر اقتصادی است که زیاد‌ترین مسوولین‌اش را پنجابی‌ها تشکلیل می‌دهند، نه مردم فقیر بلوچ؛ اگر چه در گذشته اکبر بگدی، عطاالله منگل و دیگر افراد ایستادگی‌های داشته‌اند، اما اکنون با روی‌کار آمدن طالبان در افغانستان و بیرون شدن امریکا، نیروهای مخالف ارتش پاکستان به ویژه بلوچ‌ها، بسیار با سلاح‌های پیش‌رفته مجهز شده‌اند و آماده‌ی جنگ اند. اما بدون شک و تردید، این جنگ ادامه پیدا می‌کند. به‌خاطر که اکنوت مجهز شده‌اند و سلاح دارند.»

او در پاسخ به سوال خبرنگار آماج مبنی بر این‌که چرا شهروندان افغانستان از این نوع حمله‌ها استقبال می‌کنند؟ گفت: «مردم افغانستان چرا از این جنگ استقبال می‌کنند، چون پاکستان طی اضافه‌تر از پنج دهه به حق افغانستان ظلم و جفا کرده است. مردم افغانستان آرزو دارند که همین بدبختی دامن‌گیر پاکستان شود که حداقل دست از سر ما بردارد. یعنی به‌دلیل که پاکستان همیشه سیاست ماجرا‌جویانه و ویران کننده‌ی برای افغانستان بازی کرده است.»

آقای سعیدی این وضعیت را برای افغانستان نیز نگران‌کننده خوانده و می‌گوید: «این وضعیت می‌تواند تأثیری بر اوضاع افغانستان نیز داشته باشد، پاکستان به یک نوعی به طالبان پشت خواهد کرد، به‌دلیل که قبلن پاکستان ژاندارم منطقه بود، بعد از این قطر ژاندارم منطقه برای امریکا خواهد بود. یعنی امریکا هم بر پاکستان پشت کرده است. پاکستان تلاش می‌کند با یارگیری خود‌ را به چین نزدیک‌تر کند که در گذشته نزدیک بوده، هم‌چنان خود را به روسیه نزدیک کند. پاکستان خیلی منزوی شده است، چون امریکا می‌داند که به آن‌چه که وعده داده بود، خیانت کرد.»

آقای سعیدی هم‌چنان بر تنش‌ها میان طالبان و پاکستان پرداخته و افزود: «من فکر نمی‌کنم تنش‌ها میان پاکستان و طالبان زیاد دوام کند، به‌خاطری‌ که روابط طالبان و پاکستان نزدیک است. پاکستان از طالبان شناخت کُلی دارد، پاکستان می‌تواند میان طالبان نفاق و وحدت ایجاد کند، یعنی دست بالا دارد، بنأ پاکستان از طالبان افغان ترس و هراسی ندارد، به‌خاطری‌ که می‌داند که به آن اندازه‌ی که به پاکستان نزدیک اند‌ به هیچ کشوری نزدیک نیستند.»

اما بَلوچـِستان؛ منطقه‌ی که در جنوب شرقی فلات ایران قرار دارد؛ که از کنار کویر کرمان در شرق بم و کوه‌های بشاگرد تا مرزهای غربی سند و پنجاب و هند را در بر می‌گیرد. مرزهای آن‌را دقیقن نمی‌توان مشخص کرد، اما مساحت آن عموما حدود ۶۹۰.۰۰۰ کیلومترمربع تخمین زده می‌شود. جمعیت این سرزمین گرم و خشک و کوهستانی ومردمان ساکن در آن قوم بلوچ سنی مذهب (حنفی) هستند. بلوچستان در طول تاریخ بین حوزه‌های نفوذ ایران و هند تقسیم و از سال ۱۸۷۰ میلادی به گونه‌ی رسمی بین ایران و هند (بعدتر پاکستان) تقسیم شده‌است.

آماج که با چندین تن از شهروندان صحبت کرده است و آنان در صفحه‌های شخصی‌شان نیز از حمله‌های ارتش آزادی‌بخش بلوچستان به نیروهای پاکستانی استقبال کرده‌اند، isمی‌گویند که از مرگ هیچ انسانی خوش‌حال نیستند، اما دوست دارند دردِ را که مردم افغانستان در چندین دهه از طرف پاکستان متقابل شده‌اند، آن درد دوباره به پاکستان داده شود. آنان وضعیت پیش‌آمده در افغانستان را از چشم پاکستان می‌بینند و باور دارند که این حمله‌ها با گذشت زمان نیز بیش‌تر خواهد شد.

با این حال، احتشام افغان، عضو حزب جمهوری ملی به رهبری محسن داور در صحبت با آماج می‌گوید که در حمله‌های اخیر بر ارتش پاکستان، دست استخبارات این‌کشور است.

او افزود: «به نظرم در حمله‌های فعلی بیش‌تر خود اداره‌ی استخبارات پاکستان دست دارد و از این پالیسی‌سازان پاکستان به چند نوع سود بُرده می‌توانند، یکی این‌که جهان خواهد ترسید که پاکستان یک قدرت اتمی است و اسلحه‌ی که پاکستان دارد، به‌دست تروریستان نه‌افتد.»

به گفته‌ی او پاکستان می‌خواهد این‌بار برضد چین با امریکا «معامله» کند. او تأکید می‌کند که به پاکستان آسیب خواهد رسید اما هدف پاکستان بسیار بزرگ است. 

در عین‌حال آقای افغان تصریح می‌کند که بالای نیروهای پاکستانی حمله‌های بیش‌تری انجام خواهد شد و در این راه استخبارات پاکستان پشتون‌ها را نیز هدف قرار خواهد داد، ارتش پاکستان دو سال قبل ساحات قبایلی وزیرستان را در دست ملیشه‌ها داده است و بالای دیورند به ملیشه‌های پشتون وظیفه داده‌اند؛ که اکنون جوانانی که کشته می‌شوند، ۹۵ درصد پشتون هستند.

در همین حال، نثار احمد شیرزی، کارشناس مسایل سیاسی می‌گوید که با روی‌کار آمدن طالبان، پاکستان از سوی جامعه‌ی جهانی، کشورهای منطقه، مردم افغانستان و حتی از سوی شماری از مردم پاکستان مورد انتقاد و نفرت قرار گرفته‌‌اند. به گفته‌ی او، پاکستان به‌خوبی این مهارت را دارد که چه‌گونه خود را از این مشکل‌ها بکشد.

اقای شیرزی در صحبت با آماج گفت: «پاکستان که خودش حامی و صادر‌کننده‌ی تروریزم است؛ به‌خوبی‌ می‌داند چه‌گونه گروه‌های تروریستی را در کجا استفاده کند، حال هم شورش‌ها و انفجار‌های‌که در پاکستان شده، جز‌ء از برنامه‌ی استخبارانی پاکستان است چون دو مقصد دارد از یک‌سو می‌خواهد به دنیا و جامعه‌ی جهانی نشان دهد که ما با طالبان مشکل داریم یا طالبان افغانستان برای ما هم‌چنان مشکل‌ساز شده است و با این موضوع می‌خواهد از جامعه‌ی جهانی و مردم افغاستان امتیاز بگیرد. از سوی هم پاکستان تلاش دارد با این حرکات خود، چون موجی از انتقادات در پشتی‌بانی از طالبان در برابر شان شد، می‌خواهد طالبان را پیش مردم افغانستان محبوب نشان دهد.» 

او در عین‌حال خوش‌حالی جوانان افغانستان را از این نوع حمله‌ها به پاکستان چنین بیان کرد: «همین خرسندی هم که جوانان افغانستان دارد جزء از برنامه‌های استخباراتی پاکستان است که گویا طالبان با پاکستان مشکل پیدا کرده و یا مخالف شده در حالی که حقیقت چنین نیست، حقیقت‌ بازی‌های پشت پرده‌ی پاکستان است‌. آن‌ها می‌خواهند طالبان و حمایت مردمی افغانستان را به‌دست بیاورند و به‌رسمیت شناخته شوند‌. از سوی دیگر آن‌ها در پی خاک‌زدن بر چشم مردم است این خوش‌حالی جوانان و انفجار‌های پاکستان پای‌دار نیست. پاکستان به‌خوبی می‌تواند از این موضوعات به نفع خود استفاده کند، در مورد این‌که این تنش‌ها چقدر میان طالبان و پاکستان فاصله ایجاد می‌کند در رده‌ی بالای طالبان به‌گونه‌ی قطعی تغییری نمی‌آید اما چون بازی استخباراتی است در رده‌های پایین طالبان یک اندازه علیه پاکستان می‌شوند که این به ضرر پاکستان است، اما اثر‌گذار نیست، بنأ پاکستان همان فعالیتی که تربیه و صادرات تروریزم به تمام دنیا است ادامه می‌دهد و همیشه از این موضوعات نفع می‌برد و بازهم به بهانه جنگ علیه تروریزم از قدرت های بزرگ دنیا یک اندازه پول دریافت می‌کند.»

با آن‌که دیدگاه در مورد چه‌گونگی حمله‌های بلوچ‌ها و پشتون‌ها در پاکستان متفاوت است، اما آن‌چه در افغانستان یک‌سان است، حس نفرت نسل جوان در برابر سیاست‌های ویران‌گر این کشور است.

پست‌های مرتبط

نظر بگذارید