بهای فرار اشرف غنی، رییس جمهور پیشین و سقوط نظام بهدست طالبان، اکنون در افغاستان به بدترین وجه پراخت میشود؛ فروش کودکان، عضوهای بدن و گرسنهگی تنها موردهایی اند که رسانههای داخلی و بیرونی به آن میپردازند.
پس از فروپاشی نظام جمهوریت، بازار کتاب در مرکز و ولایتهای افغانستان روزبهروز کمرنگ میشود تا آنجا که، کتابفروشیها پیهم بسته و کتابها به حراج گذاشته میشوند.
پیش از این جاوید فرهاد، شاعر و نویسنده تمام کتابهایش را بهخاطر تأمین نفقهی خانواده خود، در کابل به حراج گذاشته بود.
او تنها نمونهی از بسیاری کسانی است که سرمایهی معنوی خود را به بهای ناچیز به فروش گذاشته اند.
شاعران، نویسندهگان و فعالان رسانهای، از بسته شدن کتابفروشیها در کابل ابراز تأسف و نگرانی کرده، میگویند: «با به قدرت رسیدن یک گروه فاقد سواد و شدت گرفتن فقر و تنگدستی، انگیزهی کتاب خواندن در میان جونان از بین رفتهاست.»
آنان به این باور اند که بستهشدن کتابفروشیها، کشور را بهسوی تاریکی سوق میدهد و آنرا مرگ تدریجی جامعه میخوانند.
حمید رازق پور، دانشجوی خبرنگاری وضعیت کتابفروشیها را اسفبار بیان کرده، میگوید: «امروز تنها جایکه رونق ندارد کتابفروشیهای مارکیت ملی پُلسرخ است، طالبان به نحوی وارد کتاب فروشیها شده و محتوای کتابها را بررسی میکنند. فروشندهگان کتابهای فسلفی و رُمانهای خارجی را برچیدند، بازار کتاب آزادی خود را ندارد و طالبان به نحوی سانسور ایجاد کردهاند.»
در همین حال، شریفالله شاهد باشندهی شهر کابل به خبرنگار آماج میگوید: «کتاب خواندن شکم سیر میخواهد؛ مردمی که پول خرید نان را ندارند، با کدام پول کتاب بخرند؟»
نامبرده افزوده «در کشوری که سلاح و ستم حاکم باشد چهگونه میتوان کتاب خواند؟»
او همچنان اضافه کردهاست، که طالبان به کتابخانهها و کتاب فروشیها هشدار دادهاند تا کتابهای غیراسلامی شامل رُمانها را وارد و به فروش نرسانند.
بلال ارجمند، یک تَن از نویسندهگان در شهر کابل میگوید: «امروز کتابفروشیها در کابل به اندازهی یک سگرت فروشی رونق ندارد.»
نامبرده تصریح کرده است: «چون آنانی که کتاب میخریدند و کتاب میخوانند دیگر نیستند و اگر هم هستند توانایی خرید کتاب را ندارند.»
نوید احمدی از شهر کابل، یکی از مشتریان دایمی «شهر کتاب» در پلُسرخ میگوید: «شهر کتاب که دارندهی بهترین کتاب بود، اکنون تمام کتابهای خود را برداشته است تا برای شان مشکل ایجاد نشود.»
درویش عالمی شاعر و نویسنده از شهر مزار شریف به خبرنگار آماج گفت: «با آمدن طالبان کتابهایاش را به دریا انداخت تا برایش مشکلساز نشود.»
او در ادامه علاوه کرد که قبل از آمدن طالبان بازار کتاب، نشریه و چاپخانهها رونق خوبی داشت، مردم به خرید و خواندن کتاب اشتیاق داشتند؛ ولی با فرار قشر تحصیل کرده از کشور فرهنگ کتاب خواندن به کُلی از بین رفت.
به گفتهی او در شهر مزارشریف کتابها به بهایناچیز به حراج گذاشته میشود.
ولی صمدی شاعر و نویسنده از ولایت بغلان تصریح میکند: «پس از آمدن طالبان دیگر هیچکس کتاب خریداری نمیکند و کتاب فروشیها روزانه حتا سه مشتری هم ندارند.»
این در حالیست که طالبان به این عقیدهاند که سیستم مختلط خلاف موازین شریعت بوده و پس از آغاز درسهای دانشگاهها، قانونهای زیادی از جمله جداسازی صنفهای درسی و «حجاب طالبانی» برای دانشجویان را مطرح کردهاند.
دانشجویان نیز میگویند که انگیزه خواندن و آموختن از میان آنان برچیده شده است.
با این حال، کشورهای جهان پیششرطهایی از جمله حق تحصیل و مساعد بودن زمینهی درس برای دختران را برای بهرسمیت شناختن طالبان مطرح کردهاند.