«دیدگاه» بیانگر نظریات صاحبنظران است و آماجنیوز در این مورد «پالیسی توازن» را دنبال میکند و از دیدگاه تمامی طرفها استقبال و نشر میکند.
هر جامعه دارای زبانهای گوناگون است طوریکه هیچ کشور جهان دارای یک زبان خاص سراغ نداریم، در گویش، تکلم و تاریخ شان تفاوتهای فاحش مشهود است. تمام این تفاوتها ساختار یک جامعه مدرن و رو به پیشرفت را تهجد و تقویت زبانها استوار نگه میدارد؛ چون گویندگان آن رعیت جامعه میباشد. بدین منظور باید دولت بر تمام زبانهای یک کشور ارزشمندی و حرمت قایل باشد. بین رشد و شکوفایی دولت- مردم فقط زبان بن عمیق دارد که وابستهگی متقابل بین مردم- دولت را استحکام میبخشد. زبان، نظامی اجتماعیست که نسلهای گذشته و حال آن را ساخته و پرداخته و به ما منتقل کردهاند.
پسا ۱۵ آگست سال ۲۰۲۱ گروهی با اندیشه رادیکال مذهبی زیر نام امارت اسلامی بر افغانستان چیره شدند و برای بار دیگر با چماق و ساطور بر پیکر بزرگ و شکوهمندی زبان فارسی افتادند، گروهیکه خود را به ظاهر مسلمان و مهربان آشکار ساختهاند؛ اما در باطن در صدد این اند که ریشههای یک زبان با اکثریت مطلق در جامعه افغانستان را تضعیف کنند و با جبر و عصبی مزاج دیگر از فارسی در دوایر حکومت و نهادهای دیگر باقی نگذارند.
با گذشت یکسال از سقوط نظام پیشین و افتادن افغانستان بهدست طالبان زبان فارسی زیانهای بیشتر را از سؤ اینها برخود دید، بهطوریکه منابع محلی و گزارشهای رسیده از نقاط مختلف کشور بهویژه حوزهی شمالی و نقاط مرکز کشور حاکی از آن است که طالبان تمام لوحههای دانشگاه و دانشکدهها را به زبان پشتو تغییر دادهاند، تعویضکردن تمام اسناد و مدارک دولتی به یک زبان مشخص و حتا اولویت دادن به شخصی که به زبان فارسی صحبت نکند برخورد نیک و حق به جانب صورت میگیرد و شخص در ادعاهای حقوقی او اگر خلاف هم باشد برنده اعلام میدارد، آمارهای ما این را نشان میدهد.
از سؤ دیگر افراد وزارت اطلاعات و فرهنگ طالبان در تمام کتابخانهها تذکر دادهاند که منبعد باید کتابهای به زبان پشتو بیشتر داشته باشند و از ادبیات فارسی و اضافهکردن کتاب به زبان فارسی جلوگیری کنند.
گروهی که خود را حامی مسلمین و مستعضفین جا زدهاند چرا برای وحدت زبان و همگرایی میان زبانهای جامعه افغانستان تلاش نمیکنند و این تعصب زبانی اعم در دین اسلام و اعم در فرهنگ جامعه ما کار زشت و ناخردمندانه پنداشته میشود. فرهنگیان و اهل خبره ادبیات فارسی را به انزوأ سوق داده است، حوزه تمدنی خراسان قدیم و فارسی زبان ما را ضربههای زهر آگین گروه حاکم خسته ساخته، این اقدامها فاصلهی بیشتر میان مردم رونما میکند و زهر عداوت زبانی جامعه را افزونتر می سازد.
زبان یک میراث مشترک و عامل همبستهگی و همگرایی است باید برای صیانت و محافظت آن تلاش کنیم، تعاملکردن میان رستههای زبان در یک کشور میتواند برای بهبود بستر فرهنگی و سیاستگذاری کمک کند و مخالفت با آن منجر به کنشهای اجتماعی میشود و وحدت نسبی اجتماع ما را شدید التهابی میکند. بنأ باید آزادی در فرایند استحکام زبان فارسی داشته باشیم و گروه حاکم نباید مانع برای شکست و برش زبان کهن فارسی از لایههای مختلف کشور ما باشد.