بیشتر از چهار ماه از ناپدید شدن عالیه عزیزی، مسوول زندان زنانه هرات در حکومت پیشین، حدود بیست روز از ربودهشدن تمنا پریانی، بانوی معترض جادههای کابل و خواهرانش و پروانه ابراهیمخیل و چند روزی هم از ناپدید شدن مرسل عیار و زهرا محمدی بانوان معترض جادههای کابل میگذرد.
با این همه فیاض غوری، فعال مدنی نیز در روزهای اخیر ناپدید شده است و از سرنوشت اش اطلاعی در دست نیست.
طالبان در مورد چهگونگی سرنوشت عالیه عزیزی، پروانه ابراهیمخیل مرسل عیار و زهرا محمدی خاموش اند، اما به تکرار گفتهاند که موضوع تمنا پریانی و خواهرانش، سناریوی از پیش ساختهگی برای رفتن به غرب است.
اما به تازهگی بلال کریمی، معاون سخنگوی طالبان گفته است که آنان در صدد کسب معلومات در پیوند به ناپدید شدن دختران معترض اند.
چندی پیش نوار صوتی از جنرال مبین، سخنگوی پیشین فرماندهی پولیس حکومت طالبان منتشر شده بود، که گفته بود «به هیچ وجه کسانی آزاد نخواهند که حجاب اسلامی را به آتش کشیدهاند.»
ناپدید شدن این بانوان معترض با موجی از واکنشهای داخلی و نهادهای بینالمللی روبهرو شدهاست.
اما پرسش اصلی اینجاست که این بانوان کجا اند و چه کسانی ربودهاند؟
داوود ناجی، مشاور شورای امنیت ملی حکومت پیشین در پیوند به ناپدید شدن زنان معترض به آماج میگوید که این بازداشت نه بلکه آدمربایی است.
او گفت: «طالبان به تنوع فکری، اختلاف نظر و اپوزیسیون سیاسی اعتقاد ندارند. دنیای طالبان سیاه و سفید است، آدمها یا دوست هستند یا دشمن، ذهنیت طالبان یک ذهنیت بدوی است، نگاهشان ایدئولوژیک است، خود را برحق و غیر خود را باطل میپندارند، نقد، اعتراض و حتی بیان، پندار و باور متفاوت با نظر خود را دشمنی میدانند و آنرا با شدت تمام سرکوب میکنند.»
آقای ناجی در پاسخ به سوال خبرنگار آماج مبنی بر اینکه ناپدید شدن این بانوان حکایت از چه دارد؟ گفت: «آنچه طالبان با زنان معترض، خبرنگاران و شماری از نیروهای امنیتی دولت پیشین کردهاند، آدمربایی و اختطاف است نه بازداشت، چون بازداشت یک روند قانونی است که از طرف یک نظام مشروع و طبق قانون و از سوی نهادهای مسوول صورت میگیرد. به گونهی مثال، قرار بازداشت از سوی دادستانی صادر میشود و بعد پولیس فرد مورد نظر را جلب میکند و اگر به جلب اعتنایی نکرد طبق حکم صریح او را بازداشت میکند و فرد بازداشت شده نیز ضمانتهای قانونی دارد، مثلا در زودترین زمان ممکن اتهام تفهیم شود و فرد متهم به وکیل مدافع دسترسی دارد. محل بازداشتاش معلوم است. علت بازداشتاش نیز بهشکل رسمی به خودش، وکیلاش و بستگاناش اعلام میشود. اما وقتی چند فرد مسلح مویکشال شبهنگام درخانه کسی را بشکند و سه خواهر را با خود ببرد و بعد از ۱۵ روز هیچکس نفهمد کجا هستند؟ این بازداشت نیست، این اختطاف است، آدم ربایی است، جنایت است.»
این مشاور پیشین دفتر مشاوریت امنیت ملی افغانستان همچنان با اشاره بر آخرین مصاحبه امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان با یکی از خبرگزاریهای خارجی که گفته بود طالبان برای بهرسمیت شناخته شدن از سوی جامعهی جهانی نزدیک شدهاند میگوید که اینحرفها مصرف داخلی دارد و برای دلخوشی نیروهایشان است.
او تصریح کرد: «متقی این حرفها را در مصاحبهای گفته است تا افراد طالبان و هواداران آنان را امیدوار نگهدارند. واقعیت اینست که طالبان روز به روز از تعامل با جهان دور میشوند. حرفهای متقی مصرف داخلی دارد.»
این همه در حالیست که یکی از شرایط اساسی و خواست جامعهی جهانی برای بهرسمیت شناختن حکومت طالبان، احترام به حقوق بشر بهویژه حقوق زنان است، خواستی که ظاهرأ تاکنون طالبان به آن تن ندادهاند.
عبدالطیف پدرام، رهبر حزب کنگرهی ملی نیز این گرفتارهای خودسرانهی طالبان را نوعی آدمربایی دانسته و میگوید که حذف زنان از جامعه، طالبان را به انزوا کشیده است.
او در صحبت با آماج گفت: «زندانیکردن زنان و فعالان مدنی، مرد یا زن یا هر کسی که متکی به حقوق شهروندی خود علیه بیعدالتی اعتراض میکند، بازداشت میشود.»
آقای پدرام میافزاید که «بازداشت چنین افراد یک کار غیرقانونی است. بازداشتکردن روشهای خاص خود را دارد و در کودهای جزایی نیز تعیین شده و گفته شده است که شما یک فرد متهم را چیگونه میتوانید بازداشت کنید. اگر فرد متهم به اصول قوانین بازداشت نشود و این آنگونه اتفاق بیفتد که حتی مراجع خودشان هم بعضاً مطلع نباشند یا نشان بدهند که مطلع نیستند یا چنان وانمود بکنند، این مسلما چیزی شبیه آدمربایی است و یک جرم بسیار سنگین شبیه اختطاف است. اختطاف تنها این نیست که شما کسی را با خود ببرید و برای پول و یا چیزی اختطاف کنید، همین که تهدید میکنید و به سکوت وا میدارید و در مقابلاش چیزی میخواهید که در برابر رژیم تان صدا بلند نکنند، خودش آدمربایی و اختطاف است.»
آقای پدرام تصریح کرد: «با کُشتن، حلقآویز کردن، در سُرب و قیر انداختن که نمیشود این صداها را خاموش کرد، از آن سوی تاریخ ما صداها را میشنویم، پس در این عصر انفجار اطلاعات هیچصدایی خاموش نخواهد شد. بازداشت و خاموشکردن صداهای اعتراضی راهحل نیست. بر عکس، این کارها آنها را در نظر مردم و جهان منزوی میسازد؛ به گونهی طبیعی کسیکه کُشتار میکند و صداها را خاموش میکند امتیاز نمیگیرد بر عکس با انزجار وجدانهای آگاه بشری مواجه میشود که این کار طالبان را با مشکل مواجه میکند.»
او در پاسخ به سوال خبرنگار آماج که آیا اگر این کار طالبان باشد، آیا با حذف زنان میتوانند به مشروعیت جهانی برسند؟ گفت که ذهنیت طالبان با جهان امروزی سازش ندارد، آنها نمیتوانند با جهان متمدن و آسایشخواه قدم بردارند، به گفتهی او: «با عزل زنان کسب مشروعیت نمیشود، مشروعیت زمانی بهدست میآید که به اعلامیهی جهانی حقوق بشر و حقوق اساسی شهروندان احترام گذاشته شود. مسلما مغز اینها (طالبان) به کسی مشروعیت نمیدهد حتی مشروعیت و موردی کوچکی هم باشد آنرا هم ملغا و منتفی میکند، چنین چیزی نخواهد شد و این گامها به عوض کمک به آنها آسیب میزند. برای همین جهان مخالفت میکند و شرطهایشان نیز اینست که طالبان حقوق و آزادیهای فردی و حقوق زنان را رعایت نمیکنند، وجدان های بیدار بشری وجود دارند ممکن است که حکومتهای دیگر هم به دلیل منافع و حاکمیت خودشان پارازیت پخش کنند و از تعامل سخن بگویند، این کار را میتوانند ولی بشر و وجدانهای انسانی که چیزی فراتر از حکومت هایشان است آنها هم معترض و اثرگذار اند و کار را برای طالبان سخت میکنند.»
در همینحال، سمیع مهدی، روزنامهنگار در پیامی به ناپدید شدن زنان معترض پرداخته است و با سوالی از طالبان که به چه جرمی زنان را بازداشت میکنند؟ نگاشته: «با وجودیکه بعضی از کشورها به شدت تلاش دارند از طالبان قباحتزدایی کنند و آنها را یک جریان عادی نشان دهند که گویا قابلیت تعامل با جهان را دارند، اما اینها هر روز ثابت میکنند که به این جهان و این وطن و زمان تعلقی ندارند.»
انگشتان اتهام ربودن دختران معترض در حالی به سوی طالبان نشانه گرفته میشود، که طالبان ربودن این بانوان را به شدت رد میکنند.